بازار اولیه و بازار ثانویه

تعریف بازار سرمایه
بازار سرمایه بازاری برای خریدوفروش اوراق مالکیت و اوراق بدهی است. بازار سرمایه بین تأمینکنندگان سرمایه مثل سرمایه گذران حقیقی (خرد) و سرمایه گذاران حقوقی (نهادی) و متقاضیان سرمایه مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، کانالی ارتباطی ایجاد میکند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است، چراکه سرمایه جزئی ضروری برای تولید خروجی در اقتصاد است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت میشود.
بازار سرمایه شاخه وسیعی از بازار است که فرآیند خریدوفروش ابزارهای مالی را تسهیل میکند. بهطور خاص دو شاخه از ابزارهای مالی وجود دارد که سرمایه در آنها دخیل است. اوراق مالکیت که اغلب با عنوان سهام و اوراق بدهی که اغلب با نام اوراق مشارکت (قرضه) شناخته میشود. بازار سرمایه محلی برای انتشار و بازار اولیه و بازار ثانویه فروش سهام و اوراق مشارکت برای زمانهایی عموماً بیشتر از یک سال است.
بازار سرمـایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادر و دیگر قانون گذاران مالی نظارت میشود. گرچه بازار سرمایه که عموماً با نام بورس اوراق بهادار تهران شناخته میشود، در خیابان حافظ مستقر است؛ اما امروزه بیشتر معاملات بازار سرمایه از طریق سیستم الکترونیک کامپیوتری و اینترنتی صورت میگیرد.
غیر از تفاوت بین اوراق مالکیت و بدهی، بازار سرمایه به دو دسته از بازارها تقسیم میشود. نخستین دسته، بازار اولیه است. در بازار اولیه، سهام و اوراق مشارکت بهصورت مستقیم از شرکت ها به سرمایه گذاران و سایر شرکت ها و نهادها و اغلب تحت عنوان عرضه عمومی اولیه توزیع میشود. بازار اولیه این امکان را فراهم میکند تا شرکت ها بدون گرفتن وام از بانک، با عرضه سهام خود به عموم مردم، منابع مالی موردنیاز برای اجرای فعالیتهای خود را تأمین کنند.
بعد از عرضه عمومی اولیه در بازار اولیه، نوبت به بازار ثانویه میرسد تا سهام شرکت ها در این بازار دادوستد شود و سهامداران بتوانند با فروش سهام خود به پول نقد دست یابند و علاقهمندان هم با خرید سهام، مالک بخشی از شرکت شوند.
بازار سرمایه شرکتکنندگان متعددی دارند ازجمله سرمایه گذاران حقیقی، سرمایه گذاران حقوقی یا نهادی همچون بیمه ها و صندوق های سرمایه گذاری مشترک، شرکت ها، سازمان ها، بانک ها و مؤسسات مالی.
دولت و شهرداریها اغلب برای تأمین مالی طرحهای خود اوراق مشارکت منتشر میکنند.
تأمینکنندگان سرمایه عموماً میخواهند بیشترین بازده احتمالی را با کمترین ریسک ممکن داشته باشند، درحالیکه شرکت های متقاضی سرمایه مایلاند سرمایه خود را با کمترین هزینه ممکن افزایش دهند.
اندازه بازار سرمایه یک کشور بهصورت مستقیم به اندازه اقتصاد آن بستگی دارد. ایالات متحده آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، بزرگترین و عمیقترین بازارهای سرمایه جهان را در اختیار دارد. چون بازار سرمایه پول را از مردم که صاحبشان هستند به سازمان ها که برای سودآوری به آن نیاز دارند انتقال میدهند و برای یک عملکرد خوب در اقتصاد مدرن حیاتی هستند.
از طرف دیگر، چون بازار سـرمایه بهصورت گسترده به اقتصاد جهانی پیوند خورده است، میبینیم که نوسانی در یک گوشه جهان میتواند منجر به امواج عظیمی در گوشهای دیگر شود. نقص این پیوستگی در بحران مالی جهانی طی سالهای ۲۰۰۷ نا ۲۰۰۹ به بهترین نحو قابلنمایش است. دورهای که آغاز آن با سقوط بازارهای مالی ایالات متحده آمریکا آغاز شد و اثرات این بحران بهصورت جهانی در بازار سرمایه همه کشورها دیده شد.
تفکیک بازار سرمایه از بازار پول
مردم اغلب بازار سـرمایه را با بازار پول اشتباه میگیرند یا هر دو آنها را با هم تلفیق میکنند. این دو بازار از هم بسیار متمایز بوده و از چند منظر مهم با هم تفاوت دارند. بازار سرمایه از بازار پول از این نظر متمایز است که بهصورت منحصربهفرد برای سرمایه گذاری های میانمدت و بلندمدت یکساله یا بیشتر مورداستفاده قرار میگیرد. از طرف دیگر بازار پول اغلب به خریدوفروش ابزارهای مالی با سررسید کمتر از یک سال محدود میشود. بازار پول همچنین از ابزارهای مالی متفاوتی نسبت به بازار سرمایه بهره میجوید. درحالیکه بازار سرمایه از اوراق بهادار سهام و اوراق مشارکت استفاده میکند، بازار پول از سپرده ها، وام با وثیقه، حواله و برات بهره میجوید.
به خاطر تفاوت آشکار بین این دو نوع بازار، آنها اغلب بهروشهای متفاوتی مورداستفاده قرار میگیرند. بسته افق سرمایه گذاری، بازار سرمایه اغلب برای خرید دارایی هایی استفاده میشود که شرکت خریدار یا سرمایه گذار امیدوار است تا ارزش آن دارایی طی زمان افزایش یابد. همچنین برای فروش آن دسته از دارایی هایی به کار میرود که شرکت یا سرمایه گذار بهمحض اینکه فکر کند زمان درست آن فرارسیده بازار اولیه و بازار ثانویه است. شرکت ها اغلب از بازار سرمایه برای رشد دارایی های خود در بلندمدت بهره میگیرند.
از سوی دیگر بازار پول، اغلب برای مقادیر کوچک سرمایه یا بهعنوان محل اندوخته موقت سرمایه شرکت استفاده میشود. از طریق ارتباط منظم با بازار پول، شرکت ها و دولتها قادر هستند تا سطح مطلوبی از نقد شوندگی را بهطور منظم تأمین کنند. علاوه بر این، به خاطر طبیعت کوتاهمدت بازارهای پول، این بازار اغلب بهعنوان محل سرمایه گذاری امنتری نسبت به سرمایه گذاری در بازار سهام به شمار میآید. نظر به این حقیقت که افق زمانی طولانیتر عموماً به سرمایه گذاری در بازار سرمایه مربوط است، زمان بیشتری نیاز است تا سرمایه گذاران شاهد عملکرد مثبت یا منفی بازار سهام باشند. همینطور، اوراق مشارکت و سهام عموماً سرمایه گذاری های پر ریسک تری نسبت به ابزاری که در بازار پول معامله میشوند، هستند.
بازار اولیه و ثانویه
تمام کسانی که دوست دارند در زمینه ی خاصی فعالیت کنند اصطلاحات و مفاهیم کاربردی آن عرصه را یاد می گیرند. بازارهای مالی همچون بازار بورس هم مفاهیم کاربردی زیادی دارد. از جمله بازار اولیه و بازار ثانویه.
چون در بورس انواع مختلفی از بازارها وجود دارد. در این مقاله قصد داریم فقط این دو نوع که از نظر عرضه اوراق بهادار به این تقسیم بندی رسیده اند را به شما معرفی کنیم.
سپس ویژگی های آن دو را نیز بیان نماییم. در خلال این ویژگی ها در واقع شما با تفاوت های بدیهی آن ها نیز آشنا خواهید شد. پس با ما همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
بازار اولیه چیست؟
محلی است که شرکت ها سهام شان را برای بار اول به عرصه ی فروش می گذارند. البته سرمایه گذاری آن شرکت به وسیله پذیره نویسی انجام می شود. این پذیره نویسی هم به وسیله ی بانک نماینده شرکت صورت می گیرد.
بازار ثانویه چیست؟
هر کسی سهمی را که در بازار اولیه خریده، بخواهد به دیگر سهامداران بفروشد باید آن را در بازار ثانویه عرضه کند. یعنی همه ی معاملات سهام یا خرید و فروش های آن در بورس جزء معاملات بازار ثانویه هستند.
ویژگی های بازار اولیه
معمولا سرمایه داران خُرد در اینجا وجود دارند؛ زیرا تعداد سهام عرضه شده محدود است و فروش سهام از طریق بانک سرمایه گذاری صورت می گیرد.
صاحبان سرمایه سهم را مستقیماً از خود شرکت می خرند و درآمدی که از فروش عرضه اولیه به دست می آید به شرکت باز می گردد.
قیمت گذاری سهام شرکت نسبت به درصدی از ارزش ذاتی آن سهام است.
پس انداز خوبی برای سرمایه گذاری است؛ چون عرضه های اولیه همیشه سودده بوده اند. دلیل آن هم این است که قیمت آن ها از قیمت تصویب شده در بازار ثانویه کمتر است.
شرکت از طریق فروش عرضه های اولیه میتواند رشد چشمگیری داشته باشد.
اوراق بهاداری که برای اولین بار می خواهد انتشار یابد در این جا منتشر می شود؛ چون در آن نظم دهی به این اوراق راحت تر انجام میشود.
جذب نقدینگی یکی دیگر از ویژگی هایش است. آن با جذب نقدینگی باعث می شود حجم نقدینگی کمتر شود. بنابراین آن ابزار مناسبی برای کنترل تورم نیز به شمار می آید.
ویژگی های بازار ثانویه
در این محل معمولاً سرمایه داران بزرگ حضور دارند؛ زیرا به هر تعدادی که بخواهند میتوانند سهام را خریداری نمایند.
همچنین سرمایه گذاران به واسطه کارگزاری ها خرید و فروش خود را انجام می دهند.
صاحبان سرمایه، سهام را از سرمایه گذاران دیگر میخرند یا به سرمایه گذاران دیگر می فروشند و دیگر با خود شرکت سر و کاری ندارند.
درآمد حاصله از معاملات برای سرمایه گذارانی است که سهام شان را می فروشند.
حجم معاملات بالاتر است؛
چون خرید و فروش سهام بیشتر انجام می شود.
هزینه معامله ها کمتر است؛
زیرا حجم آنان بالاتر است. یعنی کارگزاری ها هزینه ی کمتری می گیرند ولی این به معنای ضرر کردن آن ها نیست بلکه چون حجم معاملات بالاست همین درصد پایین هم براشان به صرفه خواهد بود.
در واقع یکی از عامل های جذب مشتری نیز همین درصد پایین است. اگر چه درصد، پایین هم است اما در حقیقت تعداد زیاد مشتری کارگزاری ها سود خوبی را برایشان رقم می زند و گرفتن درصد پایین را برایشان جبران می کند.
اخبار و اتفاقات در رابطه با شرکت خیلی سریع در ارزش سهام تأثیر می گذارند و ارزش سهام را بالاتر یا پایینتر می آورند.
نقدینگی بالایی دارد
یعنی هر سهامداری که به پول نقد احتیاج داشته باشد می تواند به راحتی و در مدت زمان بسیار اندک سهام خود را بفروشد؛ چون خریداران زیادی در آن حضور دارند. همین ویژگی نقدینگی بالا میزان ریسک پذیری را نیز پایین می آورد.
شرکت هایی که در این جا هستند باید تابع قوانین و مقررات خاصی باشند. این امر خیال سرمایه گذاران را راحت تر می کند.
قیمت بر اساس میزان عرضه و تقاضا است و به دلیل بالا بودن تقاضا، قیمت ها واقعی تر هستند.
بر اساس مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که آن شاخص بسیار خوبی برای نشان دادن رونق یا رکود اقتصادی است.
جمع بندی بازار اولیه و ثانویه چیست؟
دانستید که بازار اولیه جایی است که شرکت ها برای اولین بار سهام شان را به عرصه ی فروش می گذارند.
از ویژگی های آن می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:
به خاطر محدودیت سهام، سرمایه داران خُرد در آن جا وجود دارند. صاحبان سرمایه سهم را مستقیماً از شرکت می خرند. باعث جذب نقدینگی می شود و … .
از ویژگی های بازار ثانویه نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
محل مناسبی است که سهامداران، سهام خود را به یکدیگر بفروشند. در این جا خرید و فروش بین سهامداران از طر یق یکی از کارگزاری ها صورت می گیرد.
یک محل مناسب برای رسیدن به سود بیشتر و جلوگیری از متحمل شدن ضرر در آینده است.
قیمت بر اساس میزان عرضه و تقاضا است. یعنی رابطه ی بین عرضه و تقاضا با قیمت به این صورت است که هرچه عرضه بیشتر شود مقدار تقاضا کمتر می شود. در نتیجه قیمت پایین تر می آید. بالعکس هر چه قدر هم عرضه کمتر و تقاضا بیشتر باشد، قیمت بالاتر می رود.
همچنین چون تقاضای بیشتری وجود دارد قیمت ها واقعی تر هستند. مثلا اگر فقط یک خریدار باشد و بازار اولیه و بازار ثانویه مجبور باشیم فقط به او سهاممان را بفروشیم قطعا با هر قیمتی که او بخواهد آن را می فروشیم و گزینه ی دیگری برایمان وجود نخواهد داشت.
نکته ی مهم و قابل توجه این است که اگر بازار ثانویه وجود نداشته باشد، بازار اولیه نمی تواند به درستی فعالیت کند.
در نهایت این که برای تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور، افزایش یا ریزش سهام در بازار ثانویه را بررسی می کنند و … .
سایت آکادمی طهرانی هم یک مرجع مناسب برای کسانی است که قصد سرمایه گذاری دارند و هم مرجع خوبی برای افرادی است که در حال سرمایه گذاری هستند. چرا که فایل های آموزشی آن بسیار متنوع می باشند. از این رو اطلاعات خوبی را هم در اختیار کاربرانش قرار می دهد.
شناخت بازارهای اصلی مالی
به طور کلی بازارهای اصلی عبارت اند از : 1-بازارهای دارایی های فیزیکی 2-بازارهای مالی 3-بازارهای آنی یا آتی 4-بازارهای پولی و سرمایه 5-بازارهای وام های رهنی 6-بازارهای جهانی ، ملی و منطقه ای 7-بازارهای اولیه و بازارهای ثانویه
اشخاص و شرکت هایی که می خواهند پول قرض کنند یا سرمایه گذاری نمایند ، در بازارهای مالی با یکدیگر مواجه می شوند .
به طور کلی بازارهای اصلی عبارت اند از :
1-بازارهای دارایی های فیزیکی : بازارهای دارایی های واقعی (یا فیزیکی) بازارهایی هستند که بازار اولیه و بازار ثانویه در آن ها محصولات مانند : اتومبیل ، املاک ، ماشین آلات و مستغلات داد و ستد می شوند .
2-بازارهای مالی : بازارهایی هستند که در آن ها سهام، اوراق قرضه، اسناد تجاری، وام های رهنی مورد داد و ستد قرار می گیرد که پشتوانه آن ها دارایی های واقعی (یا فیزیکی) است .
3-بازارهای آنی یا آتی : به بازارهایی اطلاق می شود که نقل و انتقال دارایی های مورد داد و ستد در آن ها بلافاصله (یا حداکثر در چند روز آینده) انجام می گیرد(بازار آنی) و یا نقل و انتقال به آینده موکول می شود (بازارهای آتی ) مانند بازارهای اختیار خرید و فروش سهام .
4-بازارهای پولی و سرمایه : هر دو بازار ، بازار مالی هستند ، ولی از لحاظ زمان سررسید اوراق بهادار مربوط با یکدیگر متفاوتند . بازارهای پولی بازارهایی هستند که در آن ها اوراق بهادار بدهی دارای سررسید کمتر از یک سال مورد داد و ستد قرار می گیرند ، مانند بانک های تجاری . انواع اوراق بهادار در بازار پولی عبارت اند از : اسناد خزانه ، سپرده ، قبولی بانک و اوراق تجاری .بازارهای سرمایه ، بازارهای بدهی های بلند مدت و سهام شرکت ها می باشند . بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای سرمایه است .
5-بازارهای وام های رهنی : با املاک و مستغلات مسکونی ، تجاری صنعتی ، و زمین های کشاورزی سر و کار دارند . بازارهای اعتباری مصرف کنندگان در برگیرنده وام های اتومبیل ، لوازم خانگی ، وام های تحصیلی و نظایر آن می باشد .
6-بازارهای جهانی ، ملی و منطقه ای : ممکن است سازمان ها و موسسات بسته به اندازه و یا نوع فعالیت خود نیازمند داد و ستد منطقه ای یا جهانی باشند ، مثلا درخواست اعتبار یا وام از بانک های بین المللی و منطقه ای یا موسسات مالی را داشته باشند .
7-بازارهای اولیه و بازارهای ثانویه : ″بازارهای اولیه″ بازارهایی هستند که شرکت ها در آن سرمایه جدید کسب می کنند . در این بازار ، اوراق بهاداری مورد داد و ستد قرار می گیرند که برای اولین بار صادر می گردند ، مثلا اگر شرکتی بخواهد سهام عادی جدیدی را به فروش برساند تا سرمایه خود را افزایش دهد این کا را در بازار اولیه انجام می شود . ″بازار های ثانویه ″ بازارهایی هستند که در آن ها اوراق بهادار موجود مورد داد و ستد سرمایه گذاران قرار می گیرد . بورس اوراق بهاداریک بازار ثانویه است ؛ زیرا در این بازار سهام و اوراق قرضه جدید شرکت ها مورد داد وستد قرار نمی گیرد ، بلکه سهام و اوراق قرضه ای خرید و فروش می شود که قبلا صادر شده است .
با مفاهیم اولیه بورس بیشتر آشنا شویم - بازار اولیه و ثانویه
برای شروع کار در هر زمینه ای نیاز به یادگیری یک سری مفاهیم و اصطلاحات اولیه و پایه ای وجود دارد.
در بورس و سرمایه گذاری در سهام، اگر شخصی این اصطلاحات و مفاهیم بورسی را فرا نگیرد ممکن است در سرمایهگذاری خود دچار اشتباه شود و یک سرمایهگذار حرفه ای هرگز خود را در معرض اشتباه قرار نمیدهد.
از رادیو افق کوروش ، با سلسله مباحث " با مفاهیم اولیه بورس بیشتر آشنا شویم " همراه شماییم تا کلید واژه های بازار سرمایه را بهتر بشناسیم .
در این مقاله ، با مفهوم " بازار اولیه وثانویه " در بورس آشنا میشویم .
کلمه بازار در بورس، ممکن است معانی مختلفی داشته باشد اما در اغلب موارد به عنوان یک عبارت کلی، هم برای بازارهای اولیه و هم بازارهای ثانویه مورد استفاده قرار می گیرد.
اما بازار اولیه و ثانویه چیست؟ در واقع، (بازار اولیه) و (بازار ثانویه) اصطلاحات متمایزی هستند؛ بازار اولیه به بازاری اشاره دارد که در آن اوراق بهادار ایجاد می شوند، در حالی که در بازار ثانویه، این اوراق بین سرمایه گذارها معامله می شوند.
آگاهی از نحوه ی عملکرد بازارهای اولیه و ثانویه، نکته مهمی در درک معاملات سهام، اوراق قرضه و اوراق بهادار است. بدون آن ها، رهگیری بازارهای سرمایه بسیار دشوارتر خواهد بود و سودآوری این بازارها به مراتب کمتر خواهد شد.
در این مطلب، ما به شما کمک می کنیم که نحوه عملکرد این بازارها و ارتباط آن ها با سرمایه گذارهای انفرادی را بخوبی متوجه شوید.
بازار اولیه(primary market)
بازار اولیه(primary market) زمانی شکل میگیرد که دارایی برای بار اول مورد معامله قرار میگیرد؛ به عبارت دیگر بازاری که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه نام دارد.
در این بازار شرکتها به طور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند که این کار در قالب پذیره نویسی صورت میگیرد. پذیره نویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز صورت میپذیرد. در این بازار فروشنده اوراق ، همیشه خود شرکتی است که سهامش در حال عرضه است.
بازار ثانویه(secondary market )
داراییهایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرارگرفته است(مرحله پذیره نویسی)، برای معامله های بعدی و مجدد، نیاز به بازار ثانویه(secondary market) دارد؛ مثلاً اگر فردی که سهام شرکتی را در مرحله پذیره نویسی خریداری کرده و حال قصد فروش این سهم به سایر سرمایه گذاران بازار را دارد، باید به بازار ثانویه مراجعه کرده و اقدام به فروش سهم خود کند.
پس میتوان گفت که تمام معاملات سهام در بازار بورس، جزء معاملات بازار ثانویه هستند و در این بازار، اوراق بهادار میان سرمایه گذاران معامله میشود و شرکت در آن نقشی ندارد.
وجود بازار ثانویه بسیار ضروری است، زیرا که قابلیت نقد شوندگی و معامله مستمر اوراق را پدید میآورد و شرکتهای بورسی ترسی از سررسید قرارداد ندارند که فرضا سرمایه گذار در سرسید کل پولش را تقاضا کرده و به شرکت فشار وارد کند و به موهبت وجود بازار ثانویه، میتواند به طور نامحدود با پول سرمایهگذاران فعالیت کند و حتی افزایش سرمایه و جذب سرمایه جدید انجام دهد.
به عبارت دیگر، در بازار سرمایه اگر سهامداری بخواهد از بازار خارج شود و اصل سرمایه اش را بگیرد، باید سهامش را به سرمایه گذاران دیگر بازار بفروشد و نمیتواند مستقیماً به شرکت مراجعه کرده و آنها را تحت فشار قرار دهد.
بازارهای اولیه، ثانویه، ثالثیه و رابعیه ارزی چیست؟
شفقنا- بهروز پورسینا در سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاری نوشت، بعضا ذکر بیتی از ادبیات فاخر فارسی در میان یا انتهای یک نگارش، به عنوان شاهد و تلطیف کلام، کاری پسندیده است اما اینبار، نگارنده در همین ابتدا، بیتی را از لسان الغیب، ذکر میکند تا موجب شود توجهات لازم اولا، به مطالعه عمیق مطالب مهم در پیش روی در این یادداشت و ثانیا به بازخوانی چهار یادداشت پی در پی در 4 چهارشنبه گذشته جلب شود آنجا که حضرت حافظ میفرماید: دوستان عیب من بی دل حیران میکنید گوهری دارم و صاحبنظری میجویم.
بحثمان را از این مهم شروع میکنیم که متولیان اقتصاد کشور، از دولت محترم گرفته تا سایر نهادهای حاکمیتی و قدرتهای اقتصادی باید بپذیرند که اصول ساختاری اقتصادی اساسا، در هیچ شرایطی تغییر نمیکند. یکی از این اصولی که در حال حاضر زیر پا گذاشته شده است، ورود ناپایدار، به تعیین قیمت دستوری برای مهمترین کالای اقتصاد یعنی ارز است. دولت حتی قدم را از این هم فراتر برداشته و در ساختارهای عرضه و تقاضای کالا نیز، ورود نامتوازن و غیر اصولی داشته است زیرا تصور غالب این شده است که در نبرد اقتصادی حاضر، این نسخه برای درمان عمل میکند و جواب میدهد غافل از اینکه حتی اگر بر فرض، ابزارها و سیاستهای کاملی انتخاب و به درستی اجرا میشد، آثار مثبت آن در کوتاه مدت یا خیلی کوتاه مدت بود و بلافاصله آثار سوء آن در بروز آشفتگی در بازارها همچنین دامن زدن به جریان ناکارآمدیها و ایجاد رانتهای بسیار مخرب، خود را نشان میداد .
یکی از مصادیق ایجاد ناکارآمدی به تحلیل این قلم که در ادامه، بیشتر تبیین خواهد شد اعلام لیستهای بلندبالای پر کاربرد در ممنوعیت ورود آنها است که به راحتی و معقول، کاملا به سیستم تعرفه گذاری هوشمند و بدون عواض ناشی از دامن زدن به بازار قاچاق کالا، قابل دستیابی است.
تا اینجای بحث، خوانندگان محترم این نوشتار، به این میزان توضیح از این مبحث مهم، رضایت بدهند تا با ورود به دیگر بحثهای اساسی، در پایان یادداشت به جمعبندیهای کلیدی برای طراحی یک نقشه راه دقیق و درست برای اجرا در اقتصاد کشور در بخش ارزی دست یابیم با تاکید بر این نکته که لازم است تا برای ارایه نقشه راه، دو سرمقاله قبلی این قلم با عناوین «آیا ریال را میتوان به حد و اندازه یک ارز ارتقا داد؟» و «بانک مرکزی، دیگر فرصت اشتباه ندارد»، به طور دقیق بازخوانی شود.
بخش اول: مبنای جدید دولت پس از تاریخ ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۷ مربوط به سیاست درست تک نرخی کردن ارز میباشد اما این سیاست با اجرای کاملا اشتباه به موازات تصمیم ترامپ در خروج رسمی از برجام از ۱۸ اردیبهشت ۹۷ ، موجب و موجد بحرانهای ارزی در کشور شده است. تک نرخی کردن ارزی یعنی تنها یک بازار اولیه برای ارز وجود داشته باشد اما در حال حاضر، دارای چهار بازار اولیه، ثانویه، ثالثیه و رابعیه برای ارز هستیم.
بازار اولیه، مربوط به کالاهای گروه اول است که ارز آن در سیستم ارز پایه نفتی تامین میشود و بر مبنای نرخگذاری در قانون به میزان هر دلار ۳۸۰۰ تومان تعیین شده است.
بازار ثانویه، بازار فروش ارز در سامانه نیما مبتنی بر صادرات محصولات پتروشیمی، فلزات و میعانات گازی میباشد که تا سال گذشته و بطور تقریبی، حدود ۳۵ میلیارد دلار در سال بوده است. بازار ثالثیه، بازار فروش ارز در سامانه توافقی فروش ارز، مبتنی بر صادرات دیگر اقلام صادراتی به میزان حدود ۱۵ میلیارد دلار در سال میباشد. بازار رابعیه ، بازار خرید و فروش ارز در بازار غیر رسمی است که متاسفانه، نرخ این ارز در عمل، مبنای قیمت واقعی ارز در مکانیزم بازار تلقی میشود.
اما سرفصلهای آفات با اهمیت در سیستم فعلی ارزی کشور چیست؟ در پاسخ به این سوال اساسی به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
الف – تمرکز زدایی از وجوه ارزی کشور؛ با سیاست فعلی ارزی، بیش از ۸۰ درصد از وجوه ارزی کشور، مشمول نرخ گذاری دستوری شده است. این موضوع را نمیتوان به عنوان یک حسن اقتصادی تعبیر کرد. چرا؟ زیرا که:
۱- در بخش ارز پایه نفتی به دلیل ارزانی نسبی کالای وارداتی، در حال حاضر با توجه به قیمتهای بسیار بالای ارز در بازار غیر رسمی، انگیزه زیادی برای فرصت طلبان نسبت به صادرات مجدد قاچاق کالاهای وارداتی گروه اول ایجاد شده است و از این روش، با فروش این اقلام در بازارهای کشورهای مجاور، وجوه ارزی معتنابهی را به چنگ میآورند و جالب اینجاست که روز به روز، میل به این تجارت سیاه در حال افزایش است. این یعنی صادرات قاچاق ارز پایه نفتی با قیمت دلار ۳۸۰۰ تومان به خارج کشور. تاکید میشود که این پدیده، جدید میباشد و علت اصلی آن، تفاوت فاحش میان قیمت ارز پایه نفتی با ارز در بازار غیر رسمی است (بازار رابعیه).
۲- در بخش بازار ثانویه هم تا حد کمی، انگیزه برای صادرات قاچاق کالاهای گروه دوم نیز وجود دارد اما اشکال بزرگ کار، در فساد سازمان یافته بالقوه ای است که نهایتا ارز صادرکنندگان محصولات پتروشیمی، فلزات و میعانات گازی با نگاه به قیمتهای ارز در بازار رابعیه، اولا برای فروش در سیستم نیما با مقاومت جدی مواجه میشود و ثانیا، واردکنندگان گروه دوم کالاها نیز در عمل، به سمت قیمتهایی نزدیک به بازار ارز رابعیه سوق داده میشوند. نکته: فاصله ارز قیمت دلار ۴۲۰۰ تومان تا قیمت ارز بازار غیر رسمی رابعیه که این روزها حداقل ۴۰۰۰ تومان بوده است، یک رانت بسیار بزرگ و خلافی است که بدنه سلامت اقتصاد ملی را تهدید اساسی میکند و بسیار خوش خیالی است که بتوان از این مکانیزم، بهره چشمگیری را نصیب آحاد مردم کرد.
۳- در بخش سوم، اولا درحال حاضر، با توجه به سایههای اندکی که از دولت در عملکرد آزاد نرخ توافقی وجود دارد، کارایی این بازار را تحت تاثیر منفی قرار داده است و با توجه به محدودیت ارزی که در این گروه برای متقاضیان ارز کالاهای گروه سوم وجود دارد فشار قیمتها رو به بالا است که این خود مبنایی برای افزایش قیمتها در بازار غیر رسمی رابعیه است.
۴- بازار رابعیه، خود ذاتا آفتی است که معلول سیاست نادرست تعدد بازارهای رسمی ارز و نرخ گذاری دستوری و ممنوعیت گسترده اقلام وارداتی موسوم به گروه چهارم کالاها است. نکته اول: ارز بازار معاملات در این بازار شوم غیر رسمی، عموما از ناحیه کم اظهاری در صادرات رسمی، بیش اظهاری در واردات رسمی، صادرات قاچاق غیر رسمی، فروش خدمات مهندسی اظهار نشده و حتی فروش املاک و آپارتمان به ایرانیان خارج از کشور تامین میشود و عموما برای فرار و خروج غیر قانونی سرمایه و خرید و قاچاق کالاهای ممنوعه گروه چهارم برای واردات به کشور مصرف میشود قابل (توجه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی کشور) . نکته دوم: با آنکه نباید همین قیمت شوم ارز بازار رابعیه، مبنای قیمت ارز در کشور باشد اما عملا چنین اتفاقی رخ داده و باعث تلاطم در کلیه بازارهای رسمی شده است.
ب- تضعیف قدرت و ارزش پول ملی؛ با توجه به تفصیل مطالب در بخش اول، نگارنده دیگر ضرورتی را در تبیین این سرفصل زیر بنایی در اقتصاد نمیبیند اما این نکته را این قلم گوشزد میکند که با آنکه تمام هم و غم دولت محترم و نهادهای حکومتی در اجرای سیستم فعلی ارزی، حمایت از اقشار آسیب پذیر همچنین تولید و اشتغال میباشد اما راه و سیاست درستی انتخاب نشده است.
کلام نهایی و نقشه راه
اگر دولت محترم و نهادهای حکومتی با تمرکز زدایی در وجوه درآمدهای ارزی، هدف تقویت ارزش پول ملی را در سرلوحه کار قرار دهند، نه تنها این هدف آرمانی اقتصاد قابل تحصیل است بلکه در سایه آن بالاترین حمایت از تولید و صادرات و توسعه اشتغال میشود و از فسادهای عدیده ای که بر شمرده شد، تا بالای ۹۰ درصد به صورت سیستماتیک و خود کنترل، پیشگیری میشود. در عین حال، دغدغههای میان مردم و مسئولین به تدریج به حداقل کاهش مییابد.