رابطه بین سود و سرمایه اولیه

حسابداری و حسابرسی
1)به عنوان سود سهام معوق سهام ممتاز در بخش حقوق صاحبان سهام گزارش می شود.
2)به عنوان سود سهام پرداختنی جزو بدهی جاری گزارش می شود.
3)هیچ اقدامی در مورد آن تاریخ پرداخت ضروری نیست.
4)به عنوان تعهدات شرکت فقط در یادداشتهای همراه صورت مالی افشا می شود.
2-در کدامیک از حالتهای زیر نیاز به محاسبه سود اولیه و تقلیل یافته هر سهم نیست؟
1)درصورت وجود سهام ممتاز قابل تبدیل به سهام عادی
2)در صورت وجود سهام ممتاز جمع شونده
3)در صورت وجود اوراق قرضه (قابل تبدیل به سهام عادی در تاریخ سر رسید اوراق قرضه)
4)در صورت وجود هزینه سهام عادی برای مدیران که به تاریخ مؤثر آن کمتر از 4 سال باقی مانده است.
3-شرکت آلفا با داشتن 10000 سهم عادی ، 3000 سهم عادی را به عنوان سود سهمی اعلام کرد. در تاریخ اعلام ارزش اسمی، دفتری و بازار هر سهم به ترتیب 1000، 5300، 8000 ریال بود. پس از ثبت این رویداد حساب سرمایه سهام عادی چند ریال است؟
1)000 000 13 2)000 000 24 3)000 30 و 000 50 4)000 48 و 000 32
1-گزینه . براساس بیانیۀ شماره 9 APB سود معوق سهم ممتاز جمع شونده تنها از طریق یادداشتهای پیوست صورتهای مالی افشا می شود. این قبیل سودها از جمله تعهدات واحد تجاری نیستند.
2-گزینه . در صورتی که در ساختار تأمین مالی واحد تجاری اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی وجود نداشته باشد به دلیل آن که عوامل دیگری برای اثر تقلیل دهندگی سود وجود ندارد بنابراین نیازی به محاسبه سود اولیه هر سهم و سود قابل تقلیل یافته هر سهم نیست.
3-گزینه . از آنجا که میزان سود سهمی اعلام شده بیش از 25% سهام عادی منتشر شده است؛
سهم 13000 = 3000 +10000 = تعداد کل سهام عادی
ریال 000 000 13= 1000 × 000 12 = سرمایه سهام عادی
5- با توجه به اطلاعات زیر سود رابطه بین سود و سرمایه اولیه هر سهم قبل و بعد از تبدیل سهام ممتاز به سهام عادی به ترتیب چند ریال است؟سود خالص بعد از مالیات سال 77
سرمایه سهام عادی 1000 ریالی در 29/12/77
سرمایه سهام عادی 1000ریالی صادره در 1/7/77
سرمایه سهام ممتاز 000 10 ریالی
1)357 و 364 2)417 و 414 3)500 و 480 4) 600 و 480
6- سود سهمی قابل توزیع چگونه در صورتهای مالی طبقه بندی می شود؟
1)در ترازنامه به عنوان یک بدهی 2)در ترازنامه به عنوان یک رابطه بین سود و سرمایه اولیه دارایی
3)در صورت سود و زیان به عنوان هزینه 4)در ترازنامه به عنوان یکی از اقلام حقوق صاحبان سهام
7- درصورتی که سهام خزانه به بهای بیشتر از ارزش اسمی خریداری شود در «روش بهای تمام شده» و «روش ارزش اسمی» جمع حقوق صاحبان سهام به ترتیب چگونه تحت تأثیر قرار می گیرد؟
1)کاهش- کاهش 2)افزایش- افزایش 3)بدون اثر- کاهش 4)بدون اثر- بدون اثر
8- حقوق صاحبان سهام شرکت آلفا در 1/1/ 78 به شرح زیر جدول زیر است. در صورتی که قیمت بازار هر سهم 700 ریال و در 1/2/ 78 سود سهمی به میزان 50% تصویب و توزیع شود در 1/2/78 هر سهم به دو سهم تجزیه شود، مانده حساب های سرمایه سهام عادی، صرف سهام و سود انباشته پس از این رویدادها به ترتیب چند ریال است؟
سرمایه سهام عادی 600 ریالی
1) 38 و 6/1 و 17 2)18 و 6/3 و 15 3) 36 و 6/1 و 29 4) 6/17 و 6/3 و 4/15
= سود اصلی هر سهم
سود متعلق به سهامداران ممتاز- سود خالص
5-گزینه <3>.3>میانگین موزون سهام منتشره
میلیون ریال 80= 40-120= مانده سرمایه سهام عادی در ابتدای دوره
سهم = تعداد سهام عادی در ابتدای دوره
سهم = تعداد سهام صادره در 1/7/77
سهم میانگین موزون سهم عادی هر سهم
ریال = سود اصلی هر سهم
میانگین موزون سهام عادی با فرض تبدیل سهام ممتاز در ابتدای دوره
=سود هر سهم بعد از تبدیل سهام ممتازسهم = میانگین موزون سهام عادی
ریال سود هر سهم رابطه بین سود و سرمایه اولیه عادی بعد از تبدیل سهام ممتاز( سود ثانویه)
6- گزینه . سود سهمی به عنوان تعهدات واحد تجاری تلقی نمی شود وتنها یک تغییر طبقه بندی در بخش حقوق صاحبان سهام است.
7- گزینه . تفاوت دو روش مذکور در سرمایه قانونی و سود انباشته است و در حالت فوق جمع حقوق صاحبان سهم کاهش می یابد.
8- گزینه . سهم = تعداد سهام عادی در جریان
تعداد سهام جدید صادره شده
9-شرکت «د» سهام خزانه را به مبلغ بیشتری از مبلغ اسمی، اما به مبلغ کمتری از مبلغ اولیه صادر شده تحصیل می نماید. آیا مقایسه دو روش قیمت تمام شده و ارزش اسمی برای حسابداری سهام خزانه بیانگر آن است که روش ارزش اسمی، باید مبلغ بیشتری را به ترتیب برای «سرمایه اضافی پرداخت شده» (صرف سهام) و «سود (زیان) انباشته» گزارش نماید؟
1)بلی- بلی 2)بلی- خیر 3)خیر- بلی 4)خیر- خیر
10- صدور سوسد سهمی مستلزم ثبت حسابداری است در حالی که تجزیه سهام ثبتی ندارد، اصلی ترین دلیل این امر کدام است؟
1)تجزیه سهام تأثیری برجمع حقوق صاحبان سهام ندارد.
2) تجزیه سهام موجب افزایش نسبی ارزش دفتری هر سهم می شود.
3)سود سهمی موجب افزایش نسبی در ارزش دفتری هر سهم می شود.
4)سود سهمی نشان دهنده جابجایی در اقلام حقوق صاحبان سهام است.
11-یک شرکت سهامی درطی سال x1 اقدام به فروش 5000 ریال سهم ممتاز 100 ریالی 6% قابل تبدیل به سهام عادی به قیمت هر سهم 125 ریال نمود. در آخر سال x2 هر سهم ممتاز به 3 سهم عادی 50 ریالی تبدیل شد قیمت بازار هر سهم عادی در تاریخ 82 ریال بود. از این بابت حساب سود انباشته چند هزار ریال بدهکار می شود؟
1)125 2)150 3)235 4)605
12-سهام در جریان شرکت سهامی «ب» در تاریخ 15 تیرماه سال 80 به شرح زیر بوده است:
-30 سهم ممتاز با سود انباشته و حق مشارکت کامل در سود به ارزش اسمی هر سهم 10 هزار ریال (هیچگونه سود معوقی وجود ندارد)
-200 سهم عادی به ارزش اسمی هر سهم هزار ریال.
در 15 تیرماه سال 80 شرکت «ب» نسبت به توزیع سود بین سهامداران به مبلغ 100 هزار ریال اقدام نمود. مبلغ سود قابل پرداخت به سهامداران عادی شرکت چند هزار ریال است؟
1) 10 2)40 3)43 4)5/47
9-گزینه . (رجوع شود به قسمت حسابداری سهام خزانه)
سرمایه سهام ممتاز (100×5000) 000 500
صرف سهام ممتاز 000 750
سود انباشته 000 125
12-گزینه فاقد گزینه صحیح است. اطلاعات سؤال ناقص است؟
13-شرکت الف 50 سهم از 1000 سهم عادی 3000 ریالی خود را خریداری و خزانه نمود. توزیع سود سهمی 30% در حالی که ارزش بازار هر سهم عادی 5000 ریال باشد موجب کاهش چند هزار ریال سود انباشته می شود؟
1) 1500 2)1425 3)900 4) 855
14-مانده حساب سود انباشته و اندوخته طرح و توسعه شرکت سهامی آلفا در اول و دوره به ترتیب برابر 50 و 60 هزار ریال بوده است. اگر سود سال جاری 40 هزار ریال و کل اندوخته های تخصیصی سال جاری 5 هزار ریال باشد، و شرکت تصمیم به تقسیم 30 هزار ریال سود نموده که 70% آن سهام جایزه از محل اندوخته باشد، مانده حساب سود انباشته در پایان دور چند هزار ریال است؟
1) 55 2)76 3)81 4)136
15-شرکت سهامی «ج» طی سال 1 x تعداد 5000 سهم ممتاز 10000 ریالی را به قیمت هر سهم 11000 ریال منتشر نمود. هر سهم ممتاز قابل تعویض باشد سهم عادی 300 ریالی است. در تاریخ 29/12/2 x تمامی سهام ممتاز به سهام عادی تبدیل گردید. قیمت بازار هر سهم عادی در تاریخ تبدیل 4000 ریال بوده است. مبلغی که باید به حساب سرمایه سهام عادی ثبت شود چند میلیون است؟
1)45 2)50 3)55 4)60
16-سهام عادی شرکت الف دارای مانده 2 میلیون ریال و سهام ممتاز 15% با حق مشارکت تا 20% در سود مانده یک میلیون ریال دارد. اگر سود خالص دو سال گذشت شرکت به ترتیب 400 و 600 هزار ریال باشد و تمامی آن بین سهامداران تقسیم شود، سهم سهامداران عادی از سود هر سال به ترتیب چند هزار ریال است؟
1) 200 و 400 2) 250 و 400 3)250 و 450 4)200 و 450
17-اطلاعات زیر در خصوص مبادلات سهام ارایه شده است.
تعداد سهام صادره و منتشر شده در ابتدای دوره 10000 سهم عادی
1/5 خرید سهام خزانه به تعداد 1000 سهم
1/7 فروش سهام خزانه به تعداد 300 سهم
2/9 توزیع سود سهمی بین سهامداران به میزان 50 درصد سهام در دست سهامداران
25/12 تجزیه سهام هر سهم عادی به دو سهم عادی نمود.
18- شرکت الف اقدام به بازخرید و ابطال 4 میلیون سهام ممتاز خود نمود. در این تاریخ مانده صرف سهام ممتاز 300 هزار ریال و هزینه انتشار سهام ممتاز 500 هزار ریال بود. اگر سهام ممتاز به 105% میلغ اسمی باز خرید شده باشد، حساب انباشته چند هزار ریال کاهش می یابد؟
1)400 2)300 3) 200 4)100
19-جمع حقوق صاحبان سهام شرکتی در اول دوره 100 میلیون و آخر دوره 120 میلیون ریال است. طی دوره شرکت 14 میلیون ریال سهام جدید منتظر کرده است. همچنین 4 میلیون ریال سود سهمی توزیع شده است. سود جامع چند میلیون ریال است؟
ارزش فعلی (PV)، ارزش خالص فعلی (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) چطور محاسبه میشوند؟
تصور کنید سازمانتان قصد دارد دستگاهی به ارزش ۴۵۰ میلیون تومان بخرد. انتظار میرود این دستگاه تا پنج سال، بازدهیای معادل ۱۰۰ میلیون تومان در هر سال داشته باشد، اما هیأت مدیرهتان تصمیم میگیرد این کار را انجام ندهد. این سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک است، پول موجود است و کسبوکار هم سودی معادل ۱۰ میلیون تومان در سال را تضمین میکند. پس چرا آنها تصمیم گرفتند سرمایهگذاری نکنند؟
در نگاه اول، تصمیمات سرمایهگذاری شبیه اینها، بیش از حد ساده به نظر میرسند. سرمایهگذاری کن و بعد هم سود فراوانی دریافت کن. اما ارزش پول به دست آمده در آینده، (به خاطر نرخ تورم و بهره) کمتر از ارزش پول کنونی است. بنابراین، این امکان هست که وقتی ارزش پول امروز را با آینده مقایسه کنید، درآمد ناشی از سرمایهگذاری، واقعا کمتر از سرمایهگذاری اولیه ارزش داشته باشد.
حتما فرصتهای سرمایهگذاری دیگری هم برای بررسی وجود دارند. آیا سرمایهگذاری در جای دیگر، درآمد بهتری به همراه خواهد داشت؟ اصلا از کجا بدانیم کجا باید سرمایهگذاری کنیم؟ قبل از سرمایهگذاری چه فاکتورهایی را باید بررسی کنیم؟
در این مقاله، به سه رویکرد مهم مورد استفاده در تصمیمات سرمایهگذاری نگاهی میاندازیم:
- ارزش فعلی (PV)؛ (NPV)؛ (IRR).
این رویکردها، پایههای تصمیمات سرمایهگذاری هستند. با یادگیری آنها، میتوانید دلیل تصمیمات خاص سرمایهگذاری در سازمانتان را بهتر درک کنید؛ با اطمینان بیشتری در تصمیمات مالی شرکت کنید و البته تصمیمهای درستتری هم بگیرید!
اگر احساس کردید برخی از فرمولهای این مقاله پیچیده هستند، نگران نباشید. آنها را به عنوان مرجع آوردهایم، شما برای درک اصول اساسی PV و NPV و IRR مجبور نیستید آنها را یاد بگیرید.
اگر در دنیای مالی تازهکار هستید، توصیه میکنیم حتما مقالهی کاربردی ترین اصطلاحات حسابداری مالی را مطالعه کنید.
ارزش فعلی (PV)
ارزش فعلی (PV) ارزش کنونی میزان پولی است که در آینده دریافت میکنید. میتوانید از آن برای پیشبینی این استفاده کنید که درآمدهای آینده از یک سرمایهگذاری بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارند.
PV بر این اصل استوار است که هر چقدر پول دیرتر به دستتان برسد، بیشتر ارزشش را از دست میدهد. اگر از شما سؤال میکردند که ۱۰۰ هزار تومان را همین الان دریافت میکنید یا یک سال دیگر، عاقلانه بود که همین الان بگیرید چون میتوانید اکنون پول را سرمایهگذاری کنید و بلافاصله شروع به کسب سود کنید. بنابراین اگر نرخ بهره ۱۰ درصد باشد و همین الان ۱۰۰ هزار تومان داشته باشید، سال آينده ۱۱۰ هزار تومان خواهید داشت. اما در همین حالت، ۱۰۰ هزار تومان طی یک سال آینده، به پول امروز فقط ۹۰ هزار تومان ارزش خواهد داشت، چون شما انتظار داشتید تا طی این یک سال ۱۰ هزار تومان سود دریافت کنید.
برای محاسبهی PV به نرخ بهرهی قابل مقایسه نیاز دارید و سادهترینشان هم برای استفاده، اغلب نرخی است که با گذاشتن سرمایهی خود در بانک به دست خواهید آورد.
برای مثال ممکن است شما سرمایهای داشته باشید که درآمد ۱۵ میلیون تومان طی یک سال را از آن انتظار داشته باشید. این را هم میدانید که سرمایههای قابل مقایسه درآمدی ۱۵ درصدی دارند. بنابراین با نرخ ۱۵ درصدی درآمد، اکنون آن ۱۵ میلیون تومان چقدر ارزش دارد؟
این فرمولی است که میتوانیم برای پاسخ به این پرسش استفاده کنیم:
C1 = جریان نقدینگی (درآمد) بعد از یک سال
r = نرخ درآمد یک ساله برای سرمایهگذاریهای قابل مقایسه و متناسب به صورت یک کسر (یعنی ۰٫۱۵ نه ۱۵ درصد) است.
با استفاده از مثال ما، PV را به صورت زیر محاسبه کنید:
15,000,000/(1 + 0.15) = 13,043,478.26
بنابراین درآمد دارای ارزش فعلی ۱۳,۰۴۳,۴۷۸٫۲۶ تومان است. یعنی ۱۵ میلیون تومان سال بعد همین موقع، حدود ۱۳ میلیون تومان به پول امروز، ارزش دارد.
اغلب جریان نقدینگی تا چندین سال متمادی یکسان است؛ بنابراین باید معادلهی PV را برای انعکاس این مسئله تنظیم کنیم. در اینجا از فرمول ارزش فعلی کامل برای هر مورد نقدینگی آتی استفاده میکنیم:
Present Value (PV) = Ct/(1 + r)^t
Ct = جریان نقدینگی (درآمد) t سال آینده
r = نرخ درآمد به صورت کسر
t = تعداد دورهها (مثلا برای ۵ سال، t=5)
اگر جریان نقدینگی در مثال بالا در طی چهار سال بود، ما PV را بهصورت زیر محاسبه میکنیم:
r = 0.15 (15 percent)
15,000,000/(1 + 0.15)^4 = 8,576,298.68
بنابراین درآمد دارای ارزش کنونی ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان است. یعنی چهار سال دیگر، ۱۵ میلیون تومان دارای ارزش ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان نسبت به پول امروز است.
نرخ بازده بهکاررفته برای محاسبهی نرخ تنزیل، اغلب هزینه فرصت سرمایه نامیده میشود. هزینهی فرصت عبارت است از هزینهی سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاری دیگر. اگر سرمایهی «الف» را بخرید، پس سرمایهی «ب» را نمیخرید، بنابراین هزینهی فرصت، تفاوت بین درآمد واقعی سرمایهی «ب» و درآمد واقعی سرمایهی «الف» است.
ارزش خالص فعلی
ارزش خالص فعلی (NPV) در سرمایهگذاری، یعنی تفاوت بین هزینهای که برای شروع سرمایهگذاری باید بپردازید و ارزش کنونی تمام جریانهای درآمدی که از آن سرمایهگذاری برای شما ایجاد میشود. NPV به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید آیا احتمال دارد این سرمایهگذاری، درآمد نسبتا زیادی به همراه بیاورد (و در نتیجه ارزش خرید داشته باشد) یا نه.
NPV را به این صورت محاسبه میکنیم:
I = هزینهی سرمایهگذاری شده
باشند. در مثال بالا، بیایید تصور کنیم برای کسب ۱۵ میلیون تومان درآمد در سال، باید تجهیزاتی را بخریم که ۱۳ میلیون تومان هزینه دارند. پس:
NPV = 13,043,478.26 (مثال قبل PV) – 13,000,000 (سرمایهگذاری)
بنابراین این سرمایه در واقع یک افزایش خالص در ارزش به میزان حدودا ۴۳ هزار و پانصد تومانی فراهم میکند.
فرمول NPV در این مورد به این صورت است:
NPV = (C1/(1 + r)t) – I
NPV = (15,000,000/(1 + 0.15)^1) – 13,000,000
در این مثال، احتمالا سرمایهگذاری ۱۳ میلیون تومانی را انجام بدهیم؛ چرا که این سرمایهگذاری توانایی بالقوهی کسب مبلغ اضافی ۴۳ هزار و پانصد تومانی را به پول امروزی، در مقایسه با سرمایهگذاری این پول در بانک دارد.
برای محاسبهی NPV در سرمایهگذاریهایی که طی چندین سال درآمد دارند، PV را برای هر سال محاسبه کنید و اینها را جمع ببندید. سپس سرمایهی اولیه را کم کنید.
بنابراین فرمول NPV شبیه این است:
NPV = ∑ (Ct/(1 + r)^t ) – C0
C0 = میزان نقدینگی اولیه
Ct = جریان نقدی برای دوره زمانی مورد نظر
t = تعداد دوره زمانی
r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
(علامت ∑ به معنی مجموع همه است. بنابراین به شما میگوید ارزش فعلی درآمد هر یک از سالهای آتی را که به دست میآورید، با هم جمع ببندید.)
در مجموع، وقتی NPV موردنظر بیشتر از صفر است، سرمایهگذاری سودده خواهد بود. وقتی NPV کمتر از صفر است، سرمایه سودی نخواهد داشت. البته این محاسبات فرض را بر این گذاشتهاند که پیش بینی جریان نقدی شما به طور منطقی نزدیک به واقعیت است.
در این مثالها، تصور کردهایم که نرخ بازده در طول مدت سرمایهگذاری ثابت میماند. در دنیای واقعی، بعضی سرمایهگذاریها دارای نرخ بهره متغیر هستند اما ما در این مقاله یک نرخ بهره ثابت را به کار بردهایم تا محاسبات ساده باشند. به طور مشابه فرض کردهایم که همهی سرمایهگذاریها پیشاپیش انجام میگیرند. وقتی به این شکل نیست (و اغلب هم همینطور است) باید NPV خود را بر اساس جریانهای نقدینگی خالص برای هر دوره پایهریزی کنید.
مثالی از ارزش خالص فعلی
یک فرصت سرمایهگذاری دارید که در سه سال آتی، هر سال ۱ میلیارد تومان پرداخت میکند. هزینهی اولیهی این سرمایهگذاری ۲ میلیارد تومان است و نرخ بهره برای ارزیابی سرمایهگذاری ۱۷٫۵ درصد است. آیا در این سرمایهگذاری شرکت میکنید؟
۱. هر مورد جریان نقدی (درآمدی) سالانه را برای پروژه به پول امروزی از طریق استفاده از فرمول PV محاسبه کنید.
سال اول = PV = (C1/(1 + r)^1) = 1,000,000,000/1.175 = 851,063,829.79
سال دوم = PV = (C2/(1 + r)^2) = 1,000,000,000/1.381 = 724,309,642.37
سال سوم = PV = (C3/(1 + r)^3) = 1,000,000,000/1.62 = 616,433,738.19
۲. همهی PVهای هر ۳ سال را به همدیگر اضافه کنید:
Total PV = 851,063,829.79 + 724,309,642.37 + 616,433,738.19 = 2,191,807,210.35
۳. NPV را حساب کنید.
NPV = 2,191,807,210.35 – C0
NPV = 2,191,807,210.35 – 2,000,000,000
از آنجا که NPV حدودا ۱۹۲ میلیون تومان و مثبت است، شاید ارزش سرمایهگذاری را داشته باشد. اما باید بررسی کنید که فرضیات دربارهی درآمدهای مورد انتظار و نرخ بهره قابل مقایسه چقدر صحیح است. یک تغییر کوچک و نامناسب در هرکدام از اینها، میتواند سود شما را به راحتی به زیان تبدیل کند.
همیشه به یاد داشته باشید که ارزیابیهای PV و NPV به میزان دقت در تخمینهایی که میزنید بستگی دارند و تغییرات در نرخ بهره میتواند به طور قابل توجهی روی نتیجه تأثیر بگذارد.
نرخ بازده داخلی
یک روش متداول دیگر برای ارزیابی سرمایهگذاریها عبارت است از محاسبهی نرخ بازده داخلی (IRR) که روش جریان نقدی تنزیلشده هم نامیده میشود.
ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است.
شما وقتی IRR را محاسبه میکنید، آن را یک معیار مجزا برای تصمیمات سرمایهگذاری تعریف میکنید. برای مثال شاید سازمانتان مشخص کند که فقط پروژههایی را اجرا میکند که بازدهی بیشتر از ۱۵ درصد داشته باشند. بعضی افراد IRR را با عنوان نرخ سود سربهسر میشناسند.
معمولا IRR به صورت درصد بیان میشود و اگر بیشتر از نرخ بازده در سرمایهگذاریهای دیگر باشد، به این معنی است که ممکن است این سرمایهگذاری ارزش انتخاب و شرکت در آن را داشته باشد.
این روش در بین سرمایهگذارانی محبوب است که میخواهند از طریق سرمایهگذاریشان به نرخ درآمد مشخصی دست پیدا کنند. یک محاسبهی سریع نشان میدهد که یک سرمایهگذاری خاص، چه نرخ بازدهای را طی یک دورهی زمانی مشخص به ارمغان میآورد.
در فرمول NPV یا همان خالص ارزش فعلی، IRR جایگزین r صورت میشود و وقتی NPV=0 باشد، فرمول به صورت زیر درمیآید:
0 = ∑ (Ct/ (1 + IRR)^t) – I
محاسبهی ارزش IRR میتواند خیلی پیچیده شود. اما شما میتوانید یک صفحهی گسترده (اکسل) ایجاد کنید یا از یک حساب آنلاین و رایگان IRR استفاده کنید تا IRR را به راحتی محاسبه کنید.
مثالی از نرخ بازده داخلی و استفاده از اکسل
فرصتی بهدست آوردهاید که در ازای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیون تومانی، طی سه سال آتی، به ترتیب به شما ۴۲ میلیون تومان، ۴۳ میلیون تومان و ۴۵ میلیون تومان پرداخت خواهد شد. فرصتهای دیگر نرخ بازده ۱۳ درصدی برای سرمایهگذاری مشابهی فراهم میکنند. بنابراین آیا این پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد؟ یا باید در یکی از فرصتهای دیگر سرمایهگذاری کنید؟
پاسخ با استفاده از اکسل:
ابتدا باید دادههایتان را در یک ستون وارد کنید (مثلا A1:A4) . فقط توجه داشته باشید که ۱۰۰ میلیون تومان را باید با علامت منفی بنویسید. (چون هزینهی سرمایهگذاری است)
سربرگ FORMULAS، سپس Financial و پس از آن IRR را انتخاب کنید. در پنجرهی باز شده در قسمت values، آدرس سلولها (یعنی A1:A4) را وارد کنید. میتوانید Guess را خالی بگذارید یا هر عددی را که خواستید در آن بنویسید (پر کردن این قسمت کاملا اختیاری است). روی ok کلیک کنید. جوابی که به دست میآورید ۱۴٫۱۸٪ است. یعنی نرخ بازده این سرمایهگذاری ۱۴٫۱۸٪ است که بزرگتر از ۱۳٪ است. پس این پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد.
IRRها مخصوصا وقتی در کنار NPVها استفاده میشوند مفید هستند. IRRها به شما کمک میکنند نرخ بازده سرمایهگذاری را بهدست آورید. در حالیکه NPVها به شما کمک میکنند تا اندازهی مطلق بازده را ارزیابی کنید.
این مقاله IRRها و NPVها را در سطح بسیار سادهای توضیح میدهد. به طور عملی، این محاسبات میتوانند خیلی پیچیده باشند و سازمان شما احتمالا استانداردهایی دارد که برای ارزیابی درآمد پروژه به آنها نیاز دارید. با کمک بخش مالی مطمئن شوید که هر ارزیابی پروژه که انجام میدهید، مطابق با این قوانین است.
برای دسترسی به مطالب بیشتر در مورد این موضوع، نگاهی به کتاب اصول مالی شرکتی نوشتهی ریچارد ای بریلی (Richard A. Brealey) و استوارت سی مایرس (Stewart C. Myers) بیندازید. این کتاب رابطه بین سود و سرمایه اولیه چارچوبی استاندارد برای ارزیابی پروژهها از دیدگاه مالی است.
افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه با تجمیع و تنقیح قوانین
رییس هیات مدیره بورس تهران به بررسی اهمیت بازار پایه و دلایل عدم توسعه آن در ایران پرداخت و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست اما تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بخش های مختلفی از بازار سرمایه در سال های اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.
دکتر امیر تقی خان تجریشی در گفت وگو با روابط عمومی و امور بین الملل بورس تهران ضمن بیان مطلب فوق به نقش و اهمیت بازارهای مالی اشاره کرد و گفت: در هر کشور، شرکتهای دولتی و خصوصی فراوانی فعالیت میکنند و بخشی از نیازهای جامعه خود و دیگر کشورها را تامین میکنند. این شرکتها برای شروع، ادامه و گسترش فعالیتهای خود به حجم بالایی از منابع مالی نیاز دارند. اغلب حجم تامین سرمایه برای بعضی از طرحهای توسعهای زیاد است، به گونهای که یک شرکت به تنهایی قادر به تامین آن نیست. در بسیاری اوقات دولتها نیز برای اجرای طرحهای مختلف نیاز به تامین سرمایه دارند لذا نقش و اهمیت بازارهای مالی در این شرایط پررنگتر میشود.
وی وجود بازارهای مالی را فرصتی با اهمیت برای شرکتها و دولتها به منظور تامین منابع مالی خود عنوان کرد و اظهار داشت: در واقع هدف اصلی این بازارها تسهیل ارتباط بین عاملین دارای مازاد منابع و عاملین دارای کمبود منابع و کاهش هزینه های مبادلاتی می باشد. یکی از بازارهای مهم در جهان که در تأمین مالی بنگاه ها نقش موثری دارد بازار سرمایه است.
تجریشی تصریح کرد: بازارسرمایه شامل دو بخش بازار اولیه و بازار ثانویه است و تأمین مالی در بازار اولیه امکان پذیر می باشد. در بازار اولیه شرکت ها برای اولین بار با عرضه بخشی از سهام خود به عموم، منابع جهت انجام پروژه ها و طرح های خود را تأمین می کنند. لیکن در بازار ثانویه تنها سهام شرکتهای پذیرفته شده، مورد معامله و داد و ستد قرار می گیرند. رییس هیات مدیره بورس تهران به روش های تامین مالی در بازار اولیه اشاره کرد و افزود: تامین مالی در بازار اولیه به ۲ روش کلی تامین مالی مبتنی بر بدهی و تامین مالی سرمایه ای تقسیم می شود .
در تامین مالی به روش بدهی، شرکت یا سازمان تامین مالی کننده براساس یکی از انواع اوراق موجود در بازار سرمایه اقدام به انتشار اوراق بدهی می کند، در حال حاضر تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار مبتنی بر عقود اسلامی از جمله اوراق مشارکت و انواع صکوک از جمله صکوک،اجاره، مرابحه، منفعت، رهنی، خرید دین، سلف موازی و انواع اوراق خزانه امکان پذیر است. در حوزه ی تأمین مالی سرمایه ای، تأمین مالی از طریق تأسیس یا عرضه بخشی از سهام شرکت یا پروژه و یا افزایش سرمایه صورت می گیرد . در حال حاضر، تاسیس شرکت سهامی عام با هدف سرمایه گذاری در بازار اولیه تعداد بسیار محدودی دارد.
وی بازار اولیه را دارای پتانسیل رشد در تامین مالی بنگاه های اقتصادی دانست و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست، اما با تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بخش های مختلفی از بازار سرمایه در سال های اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.
با این حال بررسی و آمار و اطلاعات منتشر شده نشان دهنده آن است که کارکرد اصلی این بازار یعنی تأمین و کمک به تخصیص بهینه منابع مالی و کاهش هزینه تأمین مالی، تحت تأثیر رشد بازار ثانویه قرار گرفته است و نقش بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه بسیار کمتر از انتظار بوده است.
تجریشی معتقد است در سال های گذشته علیرغم رشد بازار سرمایه این رشد صرفًا در بخش بازار ثانویه اتفاق افتاده است و اظهارداشت: براساس آمارها، حجم اوراق و منابعی که در بازار اولیه بورس مورد معامله قرارگرفته از ۲۲هزار میلیارد تومان در سال ۹۴ به ۳۸ هزار میلیارد تومان در سال ۹۸ رسیده، یعنی چیزی حدود ۳۰ درصد رشد داشته است. این در صورتی است که طی همین مدت حجم بازار ثانویه از حدود ۶۸ هزار میلیارد تومان به ۱۱۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و رشدی ۱۳۰۰ درصدی داشته است.
وی ادامه داد: بدین ترتیب در دوره ای که بازار ثانویه با رشد قابل ملاحظه ای مواجه بوده است، شرکت های پذیرفته شده در بورس نتوانسته اند در سطح بالایی نسبت به تأمین مالی از بازار اقدام نمایند و ارزش بازار بورس تهران از ارزش اسمی خود فاصله معناداری گرفته است. در واقع عملکرد بازار سرمایه در حوزه تأمین مالی به عنوان اصلی ترین کارکرد آن، کاملا تحت تأثیر تحولات بخش معاملات ثانویه قرار گرفته است.
تجریشی فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است را کمرنگ دانست و گفت: در یک بازار مالی توسعه یافته رشد بازار ثانویه در اثر رشد عوامل مرتبط اقتصادی عموماً تبعات مثبتی برای بنگاه های اقتصادی در جهت تأمین مالی از این بازار را دارد، اما به نظر میرسد در ایران ارتباط متناسبی بین بازار اولیه و بازار ثانویه برقرار نیست و همه تلاش ها معطوف به رشد بازار ثانویه شده است و فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است کمرنگ تر بوده است.
وی به برخی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه های اقتصادی پرداخت و گفت: یکی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه های اقتصادی، تعدد قوانین و نهادهای تصمیم گیر قوانین است. عدم آشنایی مسئولین هر بخش با وظایف و ظرفیت های سایر بخشها ، اغلب منجر به تعدد نهادهای تصمیم گیر و تعارض قوانین و به تبع آن پیچیده شدن مسائل و ناکار آمد شدن قوانین شده است. همچنین، خلاء وجود یک قانون اصلی در این حوزه که جامع موضوعات موجود در زمینه تأمین مالی و تبیین کننده روش های طراحی و به کارگیری انواع روش های تامین مالی در آینده باشد محسوس است.
رییس هیات مدیره بورس تهران به عدم تناسب قانون تجارت با شرایط روز بنگاه ها اشاره کرد و افزود: قانون تجارت که ساختار حقوقی فعالیت بنگاههای اقتصادی را مشخص میکند مربوط به سال های دور پیش از انقلاب می باشد. این در حالی است که فضای کسب و کار در این دوره بسیار تغییر یافته و این قوانین اغلب متناسب با شرایط روز بنگاه ها نیست . وجود این قوانین دست و پاگیر و قدیمی، فرایند پذیرش شرکت ها را زمان بر و دشوار کرده است به طوریکه فرایند پذیرش، علیرغم تلاش بورس ها ممکن است چندین ماه زمان ببرد. همچنین آشنا نبودن و کمبود ابزار و شیوه های تأمین مالی متنوع در این بازار متناسب با شرایط هر یک از بنگاه ها، جذابیت این بازار برای بنگاه ها و سرمایه گذاران را کاهش داده است.
وی از جمله این موارد را کمبود ابزارهای مالی تأمین مالی با سررسیدهای مختلف ذکر کرد و گفت: با توجه به اینکه هر یک از بنگاهها منابع مالی را برای نیازهای مختلفی میگیرند، لازم است ابزارهای مالی نیز متناسب با هریک از این نیازها تغییر کنند. در حال حاضر گرچه برخی از ابزارها در بازار تعریف شده اند لیکن هنوز نتوانسته اند به طور گسترده مورداستفاده قرار گیرند. همچنین توسعه ابزارها برای پوشش ریسک این امکان را برای موسسات تجاری فراهم میکندکه با استفاده از آنها، خود در مقابل تغییرات اقتصادی مصون بمانند.
تجریشی افزود: به عنوان مثال نوسانات نرخ ارز و نبود ابزاری برای پوشش آن فعالیت تولیدی را با مشکل مواجه میکند. از طرفی در حال حاضر فعالیت های سوداگرانه روی خود کالاها و دارایی ها صورت میگیرد در حالیکه این امر میبایست بر روی ابزارهای مالی مبتنی برآنها انجام شود. به عبارت دیگر مردم برای تقاضای سوداگرانه روی ارز به جای نگهداری ارز خارجی بایداوراق مبتنی بر این ارز را مبادله و نگهداری کنند.
رییس هیات مدیره بورس تهران بر تغییر نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری ها تاکید کرد و تصریح کرد: علاوه بر این کنترل دولتها بر بانک ها و نبود شیوه جایگزین برای سرمایه گذاری ریسک گریز ، شاید از طریق کنترل نرخ بهره (در شرایط تورمی) تداوم فعالیت بانکی را امکان پذیر کند، ولی در بازار سرمایه که اعمال چنین کنترل هایی سختتر است این عمل منجربه ناکارآمد شدن تأمین مالی از طریق انتشار اوراق می گردد.
لذا ضروری است نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری ها تغییر یابد. از طرفی در بحث تأمین مالی از طریق انتشار اوراق، بنگاه های اقتصادی یکسان تلقی شده اند و یک بنگاه از لحاظ نرخ تأمین مالی با یک بنگاه کم ریسک تفاوت چندانی ندارد.
وی در ادامه نقش موسسات رتبه بندی را با اهمیت ارزیابی کرد و توضیح داد: نقش کمرنگ موسسات رتبه بندی منجر به عدم درک سرمایه گذاران از میزان ریسکی که می پذیرند گردیده و گاهاً سرمایه گذاران در حالیکه برای برخی از شرکت ها ریسک زیادی قبول کرده اند ، نرخ بازده متناسب دریافت نمی کنند. حقیقت آن است که همه شرکت ها و پروژه ها دارای نرخ بازدهی و بهره وری یکسان نیستند و به طبع می توانند سرمایه گذاران خود را از بازده های متفاوتی برخوردار سازند.
همچنین یکی از نکات قابل تامل در این خصوص آن است که متداول ترین ابزار تامین مالی در این حوزه اوراق مشارکت است که بر اساس مبانی انتشار ، قرار است منافع حاصل از مشارکت را میان سرمایه گذار و رابطه بین سود و سرمایه اولیه سرمایه پذیر تقسیم کند، اما در سال های اخیر سود نهایی تمامی طرح های مبنای این اوراق دقیقا معادل سود علی الحساب و برابر با هر پروژه دیگری بوده است. شناورسازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ هایبازدهی متفاوت شرکت ها و پروژه ها می تواند به پویایی بازار تامین مالی کمک کند و از همبستگی شدید نرخ اوراق و تسهیلات بکاهد.
وی افزود: علیرغم وجود اختیارات قانونی انتشار و صدور سهام به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی در قانون تجارت (ماده ۱۶۰) و قانون مالیات های مستقیم، تقریباً تمامی افزایش سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس از طریق صدور سهام به قیمت اسمی انجام میشود، این امر باعث شده تا در ورود سرمایه گذاران جدید به شرکت، عمده مبالغ پرداختی توسط ایشان ( در خرید حق تقدم خرید سهام)، به سهامدارانی که از حق تقدم خود در افزایش سرمایه ها استفاده نکرده اند، داده شده و تنها بخش اندکی ( به قیمت اسمی ) به شرکت وارد شود ؛ این رویه قطعا در جذب منابع چندان موفق نبوده و به شرکت ها امکان جذب منابع در زمان افزایش قیمت سهام را نخواهد داد .
تجریشی به عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه به منظور تأمین مالی اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از مشکلات، عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه در جهت تأمین مالی است و اغلب تأمین مالی در بازار سرمایه از طریق افزایش سرمایه و انتشار سهام که گرانترین شیوه تأمین مالی است به عنوان مطلوبترین روش مد نظر بنگاه ها قرار گرفته است. لذا فرهنگ سازی و آشنا کردن فعالان اقتصادی به موضوع تأمین مالی به صورت عام و از طریق روش ها و ابزارهای نوین بازار سرمایه به صورت خاص و تشویق استفاده از ظرفیت های قانونی موجود در تأمین مالی از بازار سرمایه می تواند راهگشا باشد.
وی برخی چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی را برشمرد و اظهار داشت: در نهایت با توجه به چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی ، به نظرمی رسد راهکارهایی از قبیل تجمیع تمام قوانین مرتبط با انواع تامین مالی در یک قانون جامع تحت عنوان قانون تامین مالی ، شناور سازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ های بازدهی متفاوت شرکت ها و پروژ ها ، تأسیس و گسترش موسسات رتبه بندی اعتباری اوراق با قابلیت رتبه بندی انواع اوراق بهادار مالی، تعیین شرکت های برتر جهت انتشار اوراق بدون رکن ضامن ، توسعه ابزارهای مبتنی برسرمایه در کنار انتشار طیف وسیعی از اوراق بدهی (مانند اوراق وکالت، جعاله، منفعت، مرابحه، استصناع و…) ، تأسیس شرکت های سهامی عام پروژه و تقویت صندوق های سرمایه گذاری بتواند به پویایی نظام تامین مالی کمک کند و در عین حال منجر به افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه شود.
رییس هیات مدیره بورس تهران در پایان هدف از ایجاد بازار اولیه را تامین مالی بنگاه ها عنوان کرد و گفت: باید توجه کرد عدم توجه به بازار اولیه و عدم هدایت منابع به سمت بازار سرمایه، منجر به افزایش قیمت محصولات مالی در بازار ثانویه در صورت ورود بیش از حد نقدینگی میگردد. باید توجه کرد که بازار ثانویه به تنهایی مولد نیست و درصورتی که رونق بازار سرمایه به بازار اولیه منتقل شود می تواند منجر به جذب سرمایه، تولید و اشتغال گردد. در واقع هدف از این بازار ایجاد رونق برای هدف اصلی بازار سرمایه که تأمین مالی بنگاه هاست و نباید تحت تأثیر بازار ثانویه مورد غفلت قرار گیرد.
نقش سرمایه گذاران نهادی در رابطه بین مدیریت سود و ساختار سرمایه پویا
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار سرمایه پویا، مالکیت نهادی و دستکاری سود شرکت ها میباشد. به همین منظور نمونه ای به حجم 91 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را انتخاب کرده و با جمع آوری دادههای مربوط به پژوهش در طی سالهای 1388 الی 1395 اقدام به بررسی فرضیات پژوهش نمودیم. متغیر وابسته ما در این پژوهش ساختار سرمایه پویا می باشد و متغیرهای مستقل اصلی ما در این پژوهش شامل مدیریت سود و مالکیت نهادی می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین متغیر ساختار سرمایه پویا و مدیریت سود رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. اما بین مدیریت سود در شرکتهای رابطه بین سود و سرمایه اولیه دارای مالکیت نهادی و ساختار سرمایه پویا رابطه معنی داری مشاهده نگردید .
سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :
رابطه رشد زبان بیانی و مهارت های اجتماعی در کودکان 4 تا 6 ساله فارسی زبان
مطالعه اثربخشی مداخلات ورزشی بر میزان عزت نفس و اعتماد به نفس معتادان پاک شده از اعتیاد و معتادان در حال ترک
طراحی شهری و بازآفرینی مراکز خلاق شهری با رویکرد توانمندسازی بافت فرسوده (راهنمای طراحی برای بخشی از بافت فرسوده قزوین)
بررسی اثر پانل برشی بر روی عملکرد مهار بند در قاب های فولادی
مروری بر رویکرد فازی در مدیریت و ارزیابی سلامتی، ایمنی و بهداشت ساخت و ساز
جایگاه زبان فارسی در رتبه بندی جهانی زبان علم و راهکارهای ارتقای جایگاه بین المللی زبان فارسی
why is it necessary to provide job counseling in schools
the effect of teachers' humor and personality types on improving their performance
investigating the relationship between cell phone addiction and students' behavioral problems
moore’s truths about causation and responsibility: a reply to alexander and ferzan
استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها جهت توسعه مدل انتخاب پرتفوی سهام
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر آموزش و بهسازی بر تحول سازمانی بر اساس مدل حیات سازمانی لاری گرینر
بررسی نقش هویت اسلامی در ساخت مسکن و محلات مسکونی
ارزیابی رابطه همراستایی استراتژی های فناوری اطلاعات و کسب و کار الکترونیک بر ارتقای عملکرد سازمانی شرکت
ارائه الگوی جامع جانشین پروری برای سازمان ها
انقلاب صنعتی چهارم و اقتصاد دیجیتال: پیشران های رشد اقتصادی پایدار
بررسی اثر مدل های رفتاری مختلف خاک در مدل سازی عددی دیوارهای حائل طره ای
بررسی طرحواره های ناسازگار اولیه در والدین دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری و مقایسه آنان با والدین دانش آموزان عادی شهر زاهدان
تاثیر گرایش و سطح تحصیلات مدیر عامل بر نگهداری وجه نقد و ارزش مازاد جریان نقدی
طراحی مدل رهبری کوانتومی در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری ـ تفسیری
- شنبه تا پنج شنبه ، 9 الی 17
- [email protected]
- 071 - 32363652
درباره تی پی بین
ما با همکاری دبیرخانه ی کنفرانس ها و همایش ها، تمام ابزار محققان را كه تنها و تنها منابع علمی است را یكجا جمع آوری كرده ایم تا با كمترین دردسر ، در كمترین زمان ممكن و بصورت کاملا رایگان منابع علمی مورد نظرشان را تهیه نمایند.
تی پی بین با پشتیبانی از كنفرانس ها و ژورنال های معتبر داخلی و سپس انتشار رایگان مقالات آنها، كوتاه ترین مسیر، برای رسیدن به منابع علمی داخلی را در اختیار شما محققین قرار داده است.
چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم؟ | دلایل ورود به بورس
چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم؟ این روزها بسیاری از افراد مرتب سؤال میکنند که چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم؟! این سؤال از آن لحاظ پیش میآید که در پی اتفاقات بین سالهای ۹۷ تا ۹۹ بورس تهران، دیدگاه مردم ایران کلاً نسبت به بازار بورس تغییر کرده است. بنابراین مردم به دنبال این هستند تا بدانند سرمایه گذاری در بورس، دقیقاً چه مزایایی برای سرمایه آنها دارد و چقدر میتوانند روی سود حاصل از آن حساب کنند و اینکه چگونه میتوانند با ریسک سرمایه گذاری در این بازار کنار بیایند. اگر این سؤالات ذهن شما را نیز درگیر کرده، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید تا با هم ببینیم که چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم. همچنین مزایا و معایب سرمایه گذاری در بورس به چه صورت است؟!
چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم؟
اگر به یک دهه قبل برگردیم، تنها افراد خاصی در بورس تهران سرمایه گذاری میکردند که در مورد آن اطلاعات کافی داشتند و با اتکا به دانش خود وارد این بازار میشدند. اما با صعودی شدن بازار بورس در چند سال گذشته و همچنین در پی آزاد شدن سهام عدالت، آحاد جامعه توانستند پس از دریافت کد بورسی به سرمایه گذاران بورس تهران تبدیل شوند. صعودی بودن بازار توانست برای مدتی تمام سهامداران این بازار را راضی کند؛ به طوری که هرکس تنها با ورود به بورس و خرید سهام میتوانست از این بازار سودهای خوبی بگیرد. اما با نزولی شدن بازار، زیانهای پی در پی به جان سرمایه گذاران اُفتاد. حالا دیگر سود گرفتن از بورس به این راحتیها نبود. با رسیدن به این موقعیت، بسیاری از افراد از بورس فاصله گرفتند و سرمایه گذاری در آن را کاری بیهوده دانستند.
اما هنوز هم عدهای سرسختانه در حال تلاش برای کسب سود از بورس بودند. همین موضوع سبب شد تا افراد بخواهند دید منطقیتری نسبت به بورس داشته باشند. اما برای داشتن این دید منطقی باید بتوانیم دلایل ورود به بورس را بشناسیم و ببینیم که اصلاً چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم؟!
دلایل ورود به بورس و مزایای این بازار
مزایایی که میتوان برای سرمایه گذاری در بورس تعیین کرد، دقیقاً همان دلایل ورود به بورس برای افراد است تا به واسطهی ورود خود به این بازار از مزایای سرمایه گذاری در آن بهرهمند شوند. برخی از مهمترین مزایای ورود به بورس به قرار زیر هستند:
یکی از اولین دلایل ورود افراد به بازار بورس این است که با هر مقدار سرمایه اولیه، حتی با مبالغ کم هم میتوان در این بازار سرمایه گذاری کرد. برخی از افراد مبالغ چند صد هزار تومانی یا چند میلیون تومانی (۲ میلیون، ۳ میلیون، ۵ میلیون و …) را در دست دارند که عملاً نمیتوان هیچ کسبوکاری را با این مبالغ راهاندازی کرد؛ اما اگر همینطور در حساب بانکی هم بمانند، روز به روز از ارزش این مبالغ کاسته میشود. به همین خاطر افراد سرمایههای اندک خود را در بازار بورس سرمایه گذاری میکنند. در حال حاضر – خردادماه ۱۴۰۰ – حداقل مبلغ سرمایه لازم برای خرید سهام در بورس تهران برابر با ۵۰۰ هزار تومان است. یعنی اگر شما ۵۰۰ هزار تومان هم داشته باشید، میتوانید به یکی از سهامداران بورس تهران تبدیل شوید و نیازی به سرمایه هنگفت ندارید.
هر مقدار سرمایهای که با آگاهی صرف خرید سهام در بورس شود، پتانسیل کافی بری کسب سود را خواهد داشت. این در حالی است که هرچقدر سرمایه اولیه بیشتر باشد، سود حاصل از آن نیز برای سرمایهگذار بیشتر خواهد بود.
وقتی کسی بخواهد در بازار آزاد سرمایه گذاری کند، اولین خطری که سرمایه وی را تهدید میکند، خطر کلاهبرداری یا تخلف در واحد سرمایه گذاری است. اما این خطر به هیچ وجه در بازار بورس وجود ندارد، چرا که این بازار از حمایت قانونی کامل برخوردار است و هر شرکتی که سهام خود را برای فروش در بورس میگذارد، باید از فیلترهای امنیتی سازمان بورس و اوراق بهادار کشور عبور کند. به همین خاطر وقتی افراد سرمایه خود را صرف خرید سهام در بورس کنند، هیچ ابایی از کلاهبرداری یا از بین رفتن سرمایه خود ندارند و این مهم نیز دیگر دلیل مهم برای ورود به بورس برای افراد مختلف است. خیلی از افراد با پی بردن به این امنیت، پاسخ سؤال – چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم؟- خود را دریافت میکنند.
اگر شما سرمایه خود را وارد یک کسبوکار کرده باشید و سپس بخواهید سرمایه خود را نقد کنید، باید کلیه لوازم کسب و کار خود را بفروشید که این امر زمان زیادی طول میکشد و ممکن است با اُفت سرمایه بسیاری هم روبهرو شوید. اما این مشکل در مورد سرمایه گذاری بازار سهام وجود ندارد. در واقع اگر شما سهام مناسب با قابلیت نقد شوندگی بالایی را رابطه بین سود و سرمایه اولیه خریداری کرده باشید، هر زمان به آن سرمایه نیاز داشته باشید، میتوانید آن را به فروش برسانید. آنگاه کارگزاری بورس نیز سرمایه شما را طی سه روز کاری به حساب بانکیتان واریز خواهد کرد. البته گاهی نقد شوندگی در بورس هم بخاطر متوقف شدن سهام و همچنین بخاطر صفهای خرید و فروش با مشکل مواجه میشود؛ اما بهصورت کلی نقد شوندگی این بازار، بالاتر از سایر بازارهای مالی است.
شاید زمانی سودهای بانکی میتوانستند در برابر افزایش نرخ تورم حرفی برای گفتن داشته باشند، اما امروزه این امر به هیچ وجه امکانپذیر نیست. در واقع نرخ تورم آنچنان صعودی است که کمتر بازاری توان پیشی گرفتن از آن را دارد. خوشبختانه بازار بورس یکی از بسترهایی است که امکان حفظ سرمایه در برابر تورم را دارد. البته لازمهی این امر، سرمایه گذاری آگاهانه و خرید سهام با پتانسیل رشد بالا در آن است. در واقع اگر معاملهگران بورس، سهام خود را با تکیه بر دادههای تکنیکال و بنیادی خریداری نمایند، میتوانند در عرض چند هفته یا حتی چند روز، چنان سرمایه خود را افزایش دهند که ضریب آن با اختلاف بسیار از نرخ تورم پیشی بگیرد. بنابراین یکی از مهمترین دلایلی که سبب میشود تا بدانیم چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم، همین امکان حفظ سرمایه در برابر تورم است که سرمایه گذاری آگاهانه در بورس میتواند آن را برای سرمایه گذاران فراهم آورد.
شاید بارزترین و اولین دلیل ورود افراد به بازار بورس، امکان رابطه بین سود و سرمایه اولیه کسب سود از آن باشد!
بهرحال هرکسی با نیت کسب سود و افزایش سرمایه به بورس ورود میکند که البته دلیل محکمی است برای اینکه بدانیم چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم. اما کسب سود از این بازار به آگاهی و تخصص نیاز دارد. به همین خاطر بیشتر افرادی که بدون آگاهی به آن ورود میکنند، ممکن است نتوانند سودهای قابل انتظار خود را از آن دریافت نمایند. این در حالی است که افراد هم از محل دریافت سود نقدی و هم از افزایش سهام در بورس میتوانند سود کنند. پس اگر دانش کسب سود در بورس را بدست بیاورید، این بازار میتواند یک محیط ثروتساز برای شما باشد.
معایب سرمایه گذاری در بورس و ورود به این بازار
مهمترین مزایای بازار بورس که دلیل اصلی ورود افراد به این بازار هستند را نام بردیم. البته مزایای بورس به همین موارد خلاصه نمیشود و میتوان مزایای بیشتری را برای آن در نظر گرفت. اما در کنار بررسی مزایای بورس و دلایل اینکه چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم، بهتر است گوشه چشمی هم به معایب این بازار داشته باشیم تا بتوانیم با آگاهی بیشتر به سرمایه گذاری در بورس بپردازیم. معایب ورود به بورس تهران به قرار زیر هستند:
اگرچه یکی از اصلیترین دلایل ورود افراد به بورس، امکان سود گرفتن از این بازار است، اما مقدار این سود قطعی نیست. برای مثال، وقتی شما پول خود را در بانک میگذارید، اینکه ماهانه سود مشخصی را برای سرمایه خود از بانک دریافت کنید کاملاً برایتان مشخص است و میتوانید روی آن حساب کنید. اما در مورد بورس نمیتوان سودهای ماهانه در نظر گرفت. چراکه سودآوری این بازار به فاکتورهای بسیاری مانند مدتزمان معامله، نرخ رشد سهام، اتفاقات بنیادی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل بر افزایش یا کاهش قیمتها در بورس و همچنین میزان دانش مالی و تحلیلی سرمایهگذار بستگی دارد. گاهی سودهای خوبی نصیب سرمایه گذاران بورس میشود و گاهی نیز سودهای اندکی بدست میآورند. البته گاهی هم زیانهای مالی و اُفت سرمایه نیز برای فعالان بورس اتفاق میاُفتد!
پس عدم اطمینان از سودآوری بورس و مقدار سود و زیان آن، میتواند یک مشکل بزرگ برای افرادی باشد که به دنبال سودهای ماهانه یا دورهای از سرمایهگذاری خود هستند.
با توجه به این که مقدار دقیق سود و زیان حاصل از معاملات بورس برای سرمایه گذاران مشخص نیست و تحلیلهای صورت گرفته نیز صرفاً روند قیمت سهام را پیشبینی میکنند و در مورد آن قاطع نیستند، بنابراین بازار بورس یکی از بازارهای سرمایه با ریسک بالا است. در این صورت، افرادی میتوانند در بورس فعالیت کنند که ریسکپذیر باشند و بتوانند در شرایط مختلف بازار، احساسات خود ار کنترل کرده و سهام خود را حراج نکنند. در واقع کسانی میتوانند روی معامله مستمر در بورس حساب کنند که صبر و کنترل احساسات جزو ویژگیهای اخلاقی بارز آنها باشد!
دو مورد نامبرده را میتوان اصلیترین معایب بورس به حساب آورد، اما قطعاً رابطه بین سود و سرمایه اولیه معایب دیگری هم به این نوع سرمایه گذاری وارد است که از جمله آنها میتوان به رانت اطلاعاتی، رفتارهای هیجانی معامله گران، نقشه افراد حقوقی برای کاهش یا افزایش کلی برخی سهامها، وجود دلالان، انتشار صورتهای مالی غیر واقعی، وجود خیل عظیمی از سرمایه گذاران بیتجربه در این بازار، تأثیرپذیری بورس از اتفاقات خارج از بورس و ….. اشاره کرد.
سخن نهایی
با توجه به مزایا و معایب ورود به بورس میتوان فهمید که چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم و چرا نباید در آن سرمایه گذاری کنیم. بهرحال هرکسی معیارهایی برای انتخاب شیوه سرمایه گذاری خود دارد که ممکن است این معیارها با شرایط بورس تطابق داشته یا نداشته باشد. نکته مهم این است که مزایای بورس بیشتر از معایب آن مورد توجه افراد قرار میگیرد. در حقیقت اگر فردی قبل از ورود به بازار بورس بتواند آموزش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را فرا گرفته و با آگاهی و دانش کافی به این بازار بپیوندد، چنین شخصی به راحتی میتواند از فرصتهای مناسب بورس بهره گرفته و سودهای کلانی از آن بگیرد. اگرچه زیان هم یکی از جنبههای معامله در بورس است، اما سود حاصل از معاملات افراد حرفهای بسیار بیشتر از زیانهای آنان است. به همین خاطر برای اینکه دقیقتر بدانیم چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم، باید حتماً و قطعاً توجه ویژهای به بحث دانش و آموزش این حوزه داشته باشیم!
برای یادگیری “مقدمات بورس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم: