چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها

ستاپ های پرایس اکشن لنس بگز
آموزش معاملهگری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک میشود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.
در این راستا آقای لنس بگز گامهایی را برای بررسی گذشته بازار طبق پرایس اکشن تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظهای شمعهای حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیشبینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.
با این روش میتوان ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصتهای معاملاتی کمخطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپهای معاملاتی میتوان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.
واژههاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپهای معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.
1- مقدمه
به منظور بررسی ستاپهای پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایتها و مقاومتها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست میآید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی میشود.
روندها در پرایس اکشن در یک دستهبندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص میشود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی میکنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.
برای موفقیت دائم در معاملهگری پرایس اکشن ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آنها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.
2- فرصتهای معاملاتی در پرایس اکشن
یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معاملهگران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در میآورد. برای این منظور باید همسو با معاملهگران موفق شد، معاملهگرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ میکنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معاملهگران راحتتر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود میآید.
لذا پرایس اکشن روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدودهها و زمانهایی است که معاملهگران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی میگیرند. موقیتهایی که آنها متوجه میشوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات میشوند. لذا فرصتهای اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معاملهگران به دام افتاده به دست میآید.
هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معاملهگری در جهت عکس آن است.
3- ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معاملهگران گرفتار به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
در ادامه انواع این ستاپهای معاملاتی را معرفی میکنیم:
1- ستاپ تست حمایت و مقاومت پرایس اکشن
2- ستاپ شکست ناموفق پرایس اکشن
3- ستاپ پولبک بعد از شکست پرایس اکشن
4- ستاپ پولبک ساده در روند پرایس اکشن
5- ستاپ پولبک پیچیده در رون پرایس اکشن
4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت پرایس اکشن در شرایطی ایجاد میشود که قیمت نمیتواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ میشوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومتهای تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.
در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست میکند و حتی ممکن است اندکی به داخل آنها نفوذ نماید ولی از آن نمیتواند عبور کند.
معاملهگران پرایس اکشنی که دیر هنگام وارد معامله شدهاند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال میشود و حرکت در جهت عکس را تقویت میکند.
شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت
5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند اما نمیتواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز میگردد.
شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF در پرایس اکشن لنس بگز
در شکل بالا مشاهده میشود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور میکند، اما نمیتواند به صورت موفقیتآمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز میگردد. در این ستاپ تعدای از معاملهگران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمیباشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان میدهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود، معاملهگران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است و معامله گران پرایس اکشن باید در این امر، توانایی کسب کنند.
6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور میکند، در سمت جدید قیمت پذیرش میشود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل میگیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی میکنیم تا نشانههای ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمتهای عمدهفروشی LWP فراهم باشد.
در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB پرایس اکشن لنس بگز ارائه شده است.
شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB
تعداد بسیاری از معاملهگران، پرایس اکشن همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معاملهگران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.
7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)
این ستاپ پرایس اکشن، ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای ساده(اصلاح) در مسیر روند میباشد.
در یک دستهبندی کلی پولبکها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- پولبکهای ساده BP
ب- پولبکهای پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.
زمانیکه انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، میتوان با مشاهده ضعف در پولبکها و اصلاحهای موقت بازار به دنبال ستاپهای معاملاتی PB در پرایس اکشن لنس بگز بود.
یعنی ستاپ پولبک پرایس اکشن لنس بگز، یک ستاپ در راستای روند است.
شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB
مهمترین نکته تحلیل پرایس اکشن و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. ما از این پولبکهای ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنیم.
تحلیل کندل به کندل پرایس اکشن کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، نشان داده شده است.
شکل 5- توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین در پرایس اکشن
8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ میدهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB پرایس اکشن لنس بگز ایجاد مینماید.
9- نتیجهگیری
در پرایس اکشن، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین میشود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت میکند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایتها و مقاومتها که گامهای اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل میدهد.
با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات میتوان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را در پرایس اکشن طراحی نمود.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
آشنایی با مفهوم کندل در بورس و تحلیل تکنیکال
در مقالهی مربوط به اندیکاتورها «آشنایی با اندیکاتور در تحلیل تکنیکال»، آموختید اندیکاتورها بهعنوان یک ابزار مفید به تحلیلگران این امکان را میدهند تا تحلیل درست و دقیقی از بازار داشته چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها باشند و تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند. در کنار اندیکاتورها، گروه دیگری از ابزارها به نام کندلاستیکها نیز وجود دارند که به مثابه اندیکاتورها برای رسیدن به سود در بورس، کمک قابل توجهی به ما خواهند کرد. اما منظور از کندل در بورس چیست؟
بهطور کلی معاملهگران بورسی از سه نمودار خطی، میلهای و کَندِل استیک (Candle Stack) برای نشان دادن وضعیت حرکتی چارت و انجام معاملاتشان استفاده میکنند.
مقاله آشنایی با نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.
در این بین، کَندِلها به جهت سهولت در استفاده و بهتر پوشش دادن نوسانات قیمت، برای توضیح روانشناسی بازار بسیار پرکاربردتر هستند. در واقع، کندلها مهمترین بخش تحلیل تکنیکال هستند که به شما نمودار قیمتی چارت را نمایش میدهند. البته مبحث کندلها بسیار پیچیده است و برای یادگیری آن باید وقت زیادی گذاشت. درست است که استفاده از مطالب کلی و کوتاه برای تسلط بر مبحث کندلها کافی نمیباشد، اما با کمی مطالعه میتوان دانش خود را نسبت به آنها افزایش داد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس چراغ به معرفی مفهوم کندل در بورس و بررسی انواع آن خواهیم پرداخت.
کندل در بورس چیست؟
کندل در بورس
کَندِل استیک (Candle Stack) در معنای لغوی یعنی شمعدان. به همین دلیل است که در بورس به کندل استیکها نمودار شمعی نیز گفته میشود. نخستین افرادی که از کندلها برای شناسایی قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده میکردند، فروشندگان برنج ژاپنی بودند. کندلها نمودارهای قیمتی هستند که با کمک آنها میتوان قیمتهای بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن اوراق بهادار در یک دورهی زمانی خاص را مشخص نمود. به بیان دیگر، زمانیکه تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد، از کندل استیکها استفاده میشود. سرمایهگذاران با یادگیری روانشناسی کندل در بورس میتوانند ورود و خروج موفق یک معامله را تقریباً به درستی تشخیص دهند. هرچند که الگوهای کندل استیک، معمولا برای قیمتهای خروج از سهم عملکرد مناسبی ندارند. اما این الگوها برای تعیین قیمت مناسب جهت خرید سهام در نقاط حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار میگیرند.
احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار توسط الگوهای کندل، خیلی خوب به تصویر کشیده میشود. به این ترتیب، تحلیلگران تحلیل تکنیکال به کمک ارزیابی و تحلیل این نمودارها میتوانند زمان خرید و فروش سهم را تشخیص دهند. با این تفاسیر میتوان گفت که کندل در بورس و سایر بازارهای مالی بهعنوان یک تکنیک بسیار مناسب، جهت ارزیابی داراییهایی همچون سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی به شمار میآید.
آشنایی با اجزای نمودار کندل در بورس
اجزای نمودار کندل
همانطور که در شکل میبینید، یک نمودار کندل در بورس از چهار بخش تشکیل شده است:
- قیمت آغازین در بازهی معاملاتی (open)
- قیمت بسته شدن و پایانی در بازهی معاملاتی (close)
- بالاترین قیمت صورت گرفته در یک بازهی معاملاتی (سایه بالایی) (high)
- پایینترین قیمت صورت گرفته در یک بازهی معاملاتی (سایه پایینی) (low)
اما آنچه که برای بررسی کندل در بورس و تحلیل تکنیکال بسیار پراهمیت میباشد، توجه به بدنه، سایهی پایین و سایهی بالا میباشد. همانگونه که در تصویر میبینید، نمودار کندل از دو بخش بدنهی اصلی و سایه تشکیل شده است.
بدنه کندل
بدنه اصلی کندل نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. رنگ چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها بدنه نشاندهندهی قدرت خرید یا فروش بالا می باشد:
- چنانچه کندل دارای بدنهی تو خالی، سفید و یا سبز باشد به این معناست که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بنابراین قدرت خریداران بیشتر خواهد بود.
- اگر کندل دارای بدنهی تو پر، مشکی و یا قرمز باشد به این معناست که قیمت پایانی کمتر و پایینتر از قیمت آغازین است. بنابراین قدرت فروشندگان بیشتر خواهد بود.
سایهها در کندل
همانطور که در شکل مشخص است، به دو خط بالایی و پایینی در نمودار کندل سایه یا فیتیله میگویند. سایههای بالا و پایین و همچنین کوتاهی و بلندی سایهها در کندل معنا و مفهوم خاصی دارد:
- بلند بودن سایهی پایینی در کندل، نشاندهندهی قدرت ابتدایی فروشندگان سهم است و در پایان قدرت خریداران سهم بیشتر میشود. بنابراین خریداران سهامهای عرضه شده را خریداری میکنند و قیمت را بالاتر خواهند برد.
- بلند بودن سایهی بالایی در کندل، نشاندهندهی قدرت ابتدایی خریداران سهم است و در پایان قدرت فروشندگان سهم بیشتر میشود. بنابراین فروشندگان با عرضهی سهام قیمت را پایین خواهند آورد.
آشنایی با انواع کندل در بورس
انواع کندل
به طور کلی انواع مختلفی از کندل در بورس وجود دارد. اما در این بخش راجع به کندل اینگالف توضیح خواهیم داد. در واقع، الگوهای اینگالف زمانی تشکیل میشوند که بدنهی قیمتی کندل، یک یا چند کندل ما قبل خود را شامل شده باشد. هر چقدر که کندل اینگالفی، کندلهای بیشتری را در برگیرد، قدرت بیشتری برای ادامهی روند وجود خواهد داشت. دو نوع الگوی اینگالفی وجود دارد که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد:
الگوی اینگالف صعودی (Bullish)
الگوی اینگالف صعودی، سیگنال روند صعودی رو به جلو را اعلام میکند. این نوع کندل در بورس سبز رنگ است و نشاندهندهی افزایش قیمت در بازهی زمانی مشخص میباشد. به عبارت دیگر در آن قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. این الگو پیشرو در حرکت بزرگ به سمت بالا است. زمانی که این شکل از کندل اینگالف را مشاهده کردید، باید منتظر کندل بعدی باشید و سپس پوزیشن خود را آغاز نمایید. حد ضرر یا (SL) خود را پایین کندل اینگالف قرار دهید.
الگوی اینگالف نزولی (Bearish)
الگوی اینگالف نزولی، سیگنال روند نزولی رو به پایین را اعلام میکند. این نوع کندل در بورس قرمز رنگ است و نشاندهندهی کاهش قیمت در در بازهی زمانی مشخص میباشد. به عبارت دیگر قیمت پایانی در آن پایینتر از قیمت آغازین است. به همان روش الگوی صعودی، است. فقط در این الگو به جهت عکس (نزولی) عمل میکنیم. الگوی اینگالف نزولی (bearish)، پیشرو در کاهش شدید قیمت است. زمانی که این شکل از کندل اینگالف را مشاهده کردید، باید منتظر کندل بعدی باشید و سپس پوزیشن خود را آغاز نمایید. حد ضرر یا (SL) خود را بالای کندل اینگالف قرار دهید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت استخدام و آموزش چراغ راجع به مفهوم کندل در بورس و انواع آن صحبت کردیم. همانطور که میدانید دادههای موجود در بازار بورس، بسیار زیاد و مختلف هستند. به همین جهت، سرمایهگذاران از روشهای متنوعی برای تحلیل این دادهها و استخراج اطلاعات مفید استفاده مینمایند. گفتیم که کندل استیکها یکی از بهترین تکنیکهایی هستند که تریدرها از آنها برای تشخیص ورود و خروج سهم استفاده میکنند. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگران به آنها دقت نمایند. برای آشنایی بیشتر با این مباحث بهتر است در ابتدا از آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای استخدام و آموزش میکوشد تا با بیان موارد و نکات آموزشی مهم در زمینهی بورس، یاریگر شما برای سرمایهگذاری صحیح و اصولی در این بازار باشد.
کندل استیک یا شمعدان چیست؟ 5 الگوی مهم
کندل استیک نوعی ابزار تصویری برای ثبت قیمت ها است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود.
این نماد دارای یک بازه زمانی(تایم فریم) است.
این نماد به ما نشان میدهد که ابتدای بازه زمانی قیمت چه بوده است در انتهای بازه زمانی قیمت چقدر بوده است، بالاترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده و پایننترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده است.
بخش پهن شمعدان “بدنه” نامیده می شود و به سرمایه گذاران می گوید که آیادر آن بازه زمانی قیمت پایانی بالاتر یا کمتر از قیمت افتتاحیه بوده است (مشکی/قرمز اگر سهام پایین تر بسته شود، سفید/سبز اگر سهام بالاتر بسته شود).
مفاهیم کلیدی
نمودارهای کندل استیک قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک دوره خاص نشان می دهد.
استفده از شمعدانها در میان تجار و بازرگانان برنج ژاپنی برای ردیابی قیمتهای بازار و حرکت روزانه صدها سال قبل از رایج شدن در ایالات متحده صورت می گرفت.
معامله گرانی که به دنبال الگوهای نمودار هستند می توانند از کندل استیک استفاده کنند.
تاریخچه
نمودار شمعی حدود 300 سال پیش در ژاپن توسعه یافت، زیرا معامله گران متوجه الگوهای قیمتی خاصی شدند و شروع به استفاده از آنها برای پیش بینی تغییرات قیمت در بازار برنج کردند.
معامله گران درگیر در این بازار متوجه شدند که الگوهای خاصی در حرکت قیمت اغلب قبل از حرکت در قیمت برنج است.
آنها شروع به جستجو و مطالعه این الگوها و استفاده از آنها در تعیین کردند آیا برای گرفتن مواضع. در حالی که تکنیک های کندل استیک برای صدها سال در ژاپن استفاده می شود، آنها ابزار نسبتا جدیدی برای تجارت سهام در غرب هستند.
در طول دهه 1990 پس از انتشار چندین کتاب در این زمینه، به ویژه کتاب فراتر از شمعدانهای استیو نیلسون: تکنیکهای نمودار جدید ژاپنی آشکار شد و با نمودارهای شمعدانی ژاپنی استراتژیهایی برای سود، محبوبیت یافتند.
توصیف کندل استیک
سایه های شمعدان یا به اصطلاح فیتیله شمع دامنه نوسانان قیمت را در بازه زمانی نشان می دهد.
بدنه شمع یا شمعدان قیمت باز و بسته شدن قیمت را نشان می دهد.
شکل شمعدان بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن روز متفاوت است.
کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذار بر قیمت دارایی ها هستند و توسط تحلیلگران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شوند.
نمودار شمعی بر اساس تکنیکی است که در سده 1700 در ژاپن برای ردیابی قیمت برنج توسعه یافت.
کندل استیک ها تکنیک مناسبی برای معامله هر دارایی مالی نقدی مانند سهام، ارز و آتی هستند.
کندل استیک ها به ما چه می گویند؟
شمعدان های بلند سفید/سبز نشان می دهد که فشار خرید قوی وجود دارد.
همچنین نشان می دهد که روند قیمت ها صعودی است.
با این حال، آنها را باید در چارچوب ساختار بازار نگاه کرد و نه به صورت جداگانه.
به عنوان مثال، یک شمع سفید بلند احتمالاً اگر در سطح حمایت قیمت اصلی شکل بگیرد، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
شمعدان بلند مشکی/قرمز نشان می دهد که فشار فروش قابل توجهی وجود دارد.
این نشان می دهد که قیمت نزولی است.
الگوهای کندلی
چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل استیک است که زمانی اتفاق میافتد که یک ادارایی به میزان قابلتوجهی پایینتر از باز شدن آن معامله میشود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت باز شدن بسته میشود.
این الگو یک شمعدان چکشی شکل را تشکیل می دهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدن واقعی است.
بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است، در حالی که سایه قیمت های بالا و پایین را برای دوره نشان می دهد.
چکش ها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف هستند، همراه با افزایش قیمت برای نشان دادن یک حرکت معکوس بالقوه در جهت قیمت.
همه اینها در طول یک دوره اتفاق می افتد، جایی که قیمت پس از افتتاح کاهش می یابد، اما پس از آن دوباره تا نزدیک به قیمت افتتاحیه بسته شود.
چکش ها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند شمع در حال کاهش قبل از آنها باشند.
کندل نزولی شمعی است که کمتر از بسته شدن شمع قبل از خود بسته شود.
چکش باید شبیه “T” باشد.
این نشان دهنده پتانسیل یک شمع چکشی است.
شمعدان چکشی تا زمانی که تایید نشود نشان دهنده برگشت قیمت به سمت بالا نیست.
اگر شمع بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش بسته شود، تایید اتفاق میافتد.
در حالت ایده آل، این شمع تایید خرید قوی را نشان می دهد.
برای کسانی که در موقعیتهای لانگ جدید قرار میگیرند، میتوان استاپ لاس را زیر پایین سایه چکش قرار داد.
چکش ها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمی شوند، حتی با تأیید.
معامله گران معمولاً از تحلیل قیمت یا روند یا شاخص های فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استیک استفاده می کنند.
چکش ها در تمام تایم فریم ها از جمله نمودارهای یک دقیقه ای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ می دهند.
مرد حلق آویز
مرد آویزان نوعی الگوی شمعدانی است. کندل ها قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک بازه زمانی خاص نشان می دهند. کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها گذاران بر قیمت اوراق بهادار هستند و توسط برخی از معامله گران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شود.
اصطلاح “مرد آویزان” به شکل شمع و آنچه که ظاهر این الگو استنباط می کند، اشاره دارد.
مرد آویزان نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی است.
در حالی که فروش یک دارایی صرفاً بر اساس الگوی مرد معلق یک پیشنهاد مخاطره آمیز است، بسیاری بر این باورند که این یک شواهد کلیدی است که احساسات بازار شروع به تغییر کرده است.
قدرت در روند صعودی دیگر وجود ندارد.
چگونه مرد آویزان شکل می گیرد؟
- دارایی در یک روند صعودی بوده است.
- شمع دارای بدنه واقعی کوچک (فاصله بین باز و بسته) و سایه پایینی بلند است.
- در برخی موارد سایه بالایی وجود ندارد.
با توجه به این دو معیار، وقتی یک مرد آویزان در یک روند صعودی شکل می گیرد، نشان می دهد که خریداران قدرت خود را از دست داده اند.
در حالی که تقاضا باعث افزایش قیمت سهام شده است، فروش قابل توجهی در این روز رخ داد.
در حالی که خریداران توانستند قیمت را به نزدیکی باز برگردانند، فروش اولیه نشان می دهد که تعداد فزاینده ای از سرمایه گذاران فکر می کنند قیمت به اوج خود رسیده است.
برای کسانی که به معاملات کندل استیک معتقد هستند، این الگو فرصتی را برای فروش موقعیت های خرید موجود یا حتی کوتاهی در انتظار کاهش قیمت فراهم می کند.
مرد حلق آویز شده با یک “جسم” کوچک در بالای یک سایه بلند پایین مشخص می شود. سایه زیر باید حداقل دو برابر طول بدن باشد.
با مشاهده چنین الگوی، در نظر بگیرید که یک معامله کوتاه در نزدیکی پایان روز پس از مرد حلق آویز شده آغاز کنید.
یک استراتژی تهاجمی تر این است که معامله را نزدیک به قیمت بسته شدن مرد حلق آویز یا نزدیک به باز شدن شمع بعدی انجام دهید.
یک دستور حد ضرر را بالای شمع مرد آویزان قرار دهید.
الگوهای معاملاتی شمعدانی دو دوره ای
الگوی کندل استیک فراگیر نزولی
الگوی فراگیر نزولی یک الگوی نمودار فنی است که نشان دهنده قیمت های پایین تر در آینده است.
این الگو شامل یک شمعدان رو به بالا (سفید یا سبز) و به دنبال آن یک شمعدان بزرگ رو به پایین (سیاه یا قرمز) است که شمع کوچکتر را تحت الشعاع قرار می دهد یا “بلع” می کند. این الگو می تواند مهم باشد زیرا نشان می دهد که فروشندگان از خریداران سبقت گرفته اند و قیمت را به شدت پایین می آورند (شمع پایین) تا اینکه خریداران بتوانند آن را بالا ببرند (شمع بالا).چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
الگوی فراگیر نزولی به شما چه می گوید؟
یک الگوی فراگیر نزولی در پایان برخی از حرکت های صعودی قیمت مشاهده می شود.
مشخص شده است که اولین شمع حرکت رو به بالا توسط یک شمع دوم بزرگتر سبقت گرفته یا غرق می شود که نشان دهنده تغییر به سمت قیمت های پایین تر است.
زمانی که قیمت باز شمع فروگیر بسیار بالاتر از بسته شدن شمع اول باشد و زمانی که بسته شدن شمع فروگیر بسیار پایین تر از باز شدن شمع اول باشد، این چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها الگو قابلیت اطمینان بیشتری دارد.
یک شمع پایین بسیار بزرگتر نسبت به زمانی که شمع پایین فقط کمی بزرگتر از شمع بالا باشد، قدرت بیشتری نشان می دهد.
این الگو همچنین زمانی قابل اعتمادتر است که یک حرکت صعودی را دنبال کند.
اگر عمل قیمت متلاطم یا متغیر باشد، بسیاری از الگوهای فراگیر رخ خواهند داد، اما بعید است که منجر به حرکت قیمت عمده شوند، زیرا روند کلی قیمت متلاطم یا متغیر است.
قبل از اقدام بر روی الگو، معامله گران معمولا منتظر می مانند تا شمع دوم بسته شود و سپس روی شمع زیر اقدام می کنند.
اقدامات شامل فروش یک موقعیت خرید به محض وقوع یک الگوی نزولی یا ورود بالقوه به یک موقعیت فروش است.
الگوی فراگیر صعودی
الگوی فراگیر صعودی یک الگوی معکوس دو شمعی است.
شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدن واقعی شمع اول را کاملاً «بلع» میکند.
این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع قرمز یا تیره و به دنبال آن یک شمع سبز توخالی بزرگتر است.
در روز دوم الگوی، قیمت پایینتر از پایینترین حد قبلی باز میشود، با این حال فشار خرید، قیمت را به سطح بالاتری نسبت به بالاترین قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود.
یک الگوی فراگیر صعودی نباید صرفاً به عنوان یک شمعدان سفید یا سبز که نشان دهنده حرکت رو به بالا قیمت است و به دنبال یک کندل سیاه که نشان دهنده حرکت رو به پایین قیمت است تفسیر شود.
از آنجایی که کندل کمتر از بسته شدن آن در روز اول باز می شود و هم بالاتر از باز شدن در روز اول بسته می شود، شمعدان سفید یا سبز در الگوی افزایشی صعودی نشان دهنده روزی است که در آن خرس ها قیمت را در صبح کنترل کردند ولی گاوها قاطعانه توانستند کنترل را بدست بیاورند.
شمعدان سفید یا سبز با الگوی فراگیر صعودی معمولاً دارای یک فیتیله بالایی کوچک است. این بدان معناست که نشان میدهد دوره به پایان رسید در حالی که قیمت همچنان در حال افزایش بود.
فقدان فتیله بالایی باعث میشود که روز بعد شمعدان سفید یا سبز دیگری تولید شود که بالاتر از بسته شدن الگوی فراگیر صعودی بسته میشود، اگرچه ممکن است دوره بعد پس از باز شدن در دهانه، یک شمعدان قرمز یا سیاه تولید شود.
الگوهای معاملاتی شمعدانی سه روزه
ستاره صبح
الگوی ستاره صبح یک الگوی سه میله ای است که پایان یا معکوس شدن یک روند نزولی را نشان می دهد. نوار اول یک بدنه سیاه(قرمز) بلند است که نشان دهنده ادامه روند نزولی است.
نوار دوم دارای بدنه کوچکی است که می تواند سیاه (قرمز)یا سفید(سبز) باشد و شکاف کمتری دارد.
نوار سوم الگوی بدنه سبز یا سفیدی را نشان می دهد که به خوبی در ناحیه بدنه قرمز یا سیاه روز اول بسته می شود.
الگوهای ستاره صبح را می توان به عنوان یک نشانه بصری برای شروع یک روند معکوس از نزولی به صعودی استفاده کرد، اما زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که سایر شاخص های فنی همانطور که قبلا ذکر شد، از آنها حمایت کنند.
به طور کلی، یک معامله گر می خواهد شاهد افزایش حجم در طول سه جلسه تشکیل الگو باشد و در روز سوم بیشترین حجم را مشاهده کند.
حجم بالا در روز سوم اغلب به عنوان تأیید الگو (و یک روند صعودی بعدی) بدون توجه به سایر شاخص ها در نظر گرفته می شود.
همانطور که ستاره صبح در جلسه سوم شکل می گیرد و تا زمانی که نشانه هایی دیگر دال بر تغییر روند وجود داشته باشد، روند صعودی را طی می کند.چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
الگوهای کندل استیک
نمودارهای خطی, کندل استیک و میله ای از جمله نمودارهای مهمی هستند که معاملهگران بورس از آنها استفاده می کنندکه هر کدام معایب و مزایای خاص خود را دارند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی سهم بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایه ها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوندکندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
- دوجی پایهبلند (Long leg doji)
- دوجی سنگقبر (Grave Stone)
- دوجی سنجاقک (Dragon Fly)
تقسیم بندی دوجیها
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
الگوی ستاره عصرگاهی
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی ابر تیره
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی رسوخ گر
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
جمعبندی
کندل استیک (Candle Stack) یکی از روشهای متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه بورس اوراق بهادار، از آن استفاده میکنند. در این روش لگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن میتوان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگر به آن ها دقت نماید.