تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست

همانطور که مشاهده می کنید هر کندل یک روزه ما یه شش کندل ۴ ساعته تقسیم شده و بهتر می توان متوجه شد که قیمت بیت کوین در این ۱۰ روز دقیقاً چه تغییراتی را از سر گذرانده است.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ تایم فریم چیست؟
تایم فریم یا قاب زمانی به برشی از زمان گفته می شود که معامله گر با بررسی آن به تحلیل قیمت می پردازد. انتخاب تایم فریم بسته به نوع تحلیل و معامله متفاوت است. برای درک بهتر این مبحث و پاسخ به سوال تایم فریم چیست ادامه مقاله را با ما همراهی کنید.
تایم فریم چیست؟
چنانچه شما حتی یک بار با نمودارهای قیمتی مانند میله ای و یا شمعی کار کرده باشید، سر و کارتان به انتخاب تایم فریم (timeframe) خورده است. شما با انتخاب تایم فریم هایی مانند یک ساعته یا یک روزه می توانید انتخاب کنید که هر کندل یا میله ای که روی چارت رسم می شود چه مدت زمانی از نوسانات قیمتی را نمایش بدهد.
برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
فرض کنید که در حال مشاهده یک نمودار با تایم فریم یک ساعته هستید. از آنجا که تایم فریم شما روی یک ساعت تنظیم شده، کندل اول در ساعت ۶ بعد از ظهر باز و یک ساعت بعد از آن در ساعت ۷ بعد از ظهر بسته شده است. با کمک این موضوع شما می توانید با یک نگاه به کندل شماره یک متوجه شوید که در بازه زمانی یک ساعته قیمت چه میزان نوسانی را تجربه نموده است.
حال چه اتفاقی رخ می دهد اگر همین بازه زمانی ۶ الی ۷ بعد از ظهر را با تایم فریم ۱۵ دقیقه ای بررسی کنیم؟ با تغییر تایم فریم از یک ساعت به ۱۵ دقیقه، در واقع حجم نوسانات کندل شماره یک را بین چهار کندل ۱۵ دقیقه ای تقسیم می کنید. با اینکار شما پی به جزئیات بیشتری از نوسانات قیمتی را در این بازه زمانی می برید.
تفاوت کندل ها و نمودار در دو تایم فریم چیست؟
در این تصویر نمودار شمعی قیمت بیت کوین را با تایم فریم روزانه می بینید (یعنی هر کندل نشان دهنده یک روز است). کادر سبز رنگی که در نمودار رسم شده، قیمت بیت کوین را از تاریخ ۵ اکتبر تا ۱۵ اکتبر نشان می دهد که قیمت تقریباً از ۱۰,۵۰۰ تا ۱۱,۶۰۰ دلار افزایش یافته است. حال ببینیم چه اتفاقی می افتد اگه همین نمودار را با تایم فریم ۴ ساعته ببینیم.
همانطور که مشاهده می کنید هر کندل یک روزه ما یه شش کندل ۴ ساعته تقسیم شده و بهتر می توان متوجه شد که قیمت بیت کوین در این ۱۰ روز دقیقاً چه تغییراتی را از سر گذرانده است.
چه تایم فریمی برای ما مناسب تر است؟
حال که درک بهتری از تفاوت تایم فریم ها پیدا کرده اید سری به این سوال همیشگی بزنیم، چه تایم فریمی برای ما مناسب تر است؟ برای انتخاب تایم فریم مناسب ابتدا باید ارزیابی شود که تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست ترید مورد نظر ما چه مدت زمانی به طول می انجامد. لذا اغلب معامله گران تریدهای خود را به سه دسته طولانی مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم می کنند.
1- ترید طولانی مدت:
در تریدهای طولانی مدت حداقل زمانی که معامله گر پوزیشن خود را باز نگه می دارد ۱۵ روز بوده و حتی می تواند تا چند ماه نیز ادامه داشته باشد. برای این چنین تریدهایی، کار منطقی استفاده از تایم فریم های ماهانه، هفتگی و روزانه است و انتظار می رود که هر ترید دست کم ۳۰ درصد بازدهی مالی داشته باشد.
2- ترید میان مدت:
در تریدهای میان مدت که اصطلاحاً به آن Swing هم گفته می شود، این زمان کاهش پیدا کرده و معامله ها معمولاً بین چند روز تا نهایت دو هفته به اتمام می رسند و انتظار می رود ۱۰ الی ۱۵ درصد بازه نوسانی داشته باشند. برای بررسی و تحلیل تریدهای میان مدت استفاده از تایم فریم های هفتگی، روزانه، ۴ ساعته و در نهایت تحت شرایط خاص یک ساعته توصیه می شود.
3- ترید کوتاه مدت:
و اما در تریدهای کوتاه مدت اغلب پوزیشن ها در همان روز بازگشایی به ثمر می رسند. به این معنا که هر ترید مختص به همان روز بوده و به طور متوسط در عرض چند ساعت بسته می شود. برای بررسی و تحلیل این سبک از معامله توصیه می شود از تایم فریم های ۴ ساعته ، ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای استفاده کنید و طبیعتاً انتظار سودهای کم و چند درصدی داشته باشید.
اشتباهی که اکثر مبتدیان مرتکب می شوند انتخاب تایم فریم های بیش از حد کوتاه برای شروع کار است. در بازه های زمانی نخست لازم است سرعت تحلیل و معامله خود را افزایش دهید و طبیعتاً به تجربه بیشتری در این حوزه احتیاج دارید. شاید در ابتدا بتوانید چند ترید موفق داشته باشید اما خیلی زود روند اصلی قیمت از دست شما خارج شده و نهایت ضرر بیشتری نسبت به سود کسب شده را تجربه خواهید کرد.
قاعدتاً هدف بسیاری از این معامله گران کم تجربه این بوده که بتوانند در طول روز از این شغل کسب درآمد کنند، اما در ابتدای کار برای کسب تجربه نیاز است مرحله به مرحله پیش رفته و این فعالیت نخست از تریدهای طولانی مدت آغاز شود. با انتخاب تایم فریم های بزرگ تر می توان درک بهتری از بازار و نمودار پیدا کرد و مدیریت ریسک راحت تری داشت که یک موارد حیاتی برای هر معامله گر بوده و همواره نیاز به حفظ آن با هر تجربه ای احساس می شود.
دوره زمانی time frame در بورس چیست؟
در بحث تحلیل تکنیکال، مهمترین ابزار نموداری است که برمبنای قیمت و زمان تشکیل شدهاست. بنابراین زمان یکی از فاکتورهای مهم در بررسی بازار سرمایه است. به همین دلیل بحثی با عنوان دوره زمانی یا time frame مطرح میشود. در بحث معاملات و تجارت، به ویژه در نرمافزارهای معاملاتی و نمودارها، تایم فریم یا دوره زمانی به بازهای گفته میشود که حرکت قیمت در آن روی نمودار آوردهشدهاست. در این مقاله از دلفین وست سعی بر معرفی دوره زمانی به عنوان شاخصی تعیین کننده در تحلیل تکنیکال بازار است. مواردی همچون عوامل مؤثر بر انتخاب تایم فریم و انواع آن از موضوعاتی است که به آن میپردازیم.
انواع تایم فریم در بورس
دوره زمانی یا تایم فریم به مدت زمانی گفته میشود، که یک روند در بازار باقی میماند. معاملهگران میتوانند از آن برای شناسایی بازار استفاده کنند.
- Intraday chart یا نمودار روزانه در یک روز معامله
از این نمودار برای ترسیم حرکت قیمت در یک روز معاملاتی استفاده میشود، که شامل تمام نقاط داده بین باز و بسته شدن بازار است. نمودارهای Intraday تصویری با جزئیات کامل از روند یک روز معاملاتی نشان میدهند. این نمودارها میتوانند برای بررسی یک روز از باز شدن تا بستهشدن بازار، یا اینکه برای بررسی چندین روز معاملاتی استفاده شوند. برای مثال ممکن است معاملهگر بخواهد رویدادهای یک روز را بررسی کند، یا بخواهد اتفاقات دو هفته گذشته را که منتهی به آن رویداد شده ببیند. دوره زمانی معمولی که در نمودارهای Intraday استفاده میشود، یک ساعت است. به همین دلیل به این نمودارها، نمودار ساعتی نیز گفته میشوند. - Daily chart یا نمودار روزانه در یک صبح تا غروب
یک روز چرخه کاملی از وقایع زندگی ما را از طلوع تا غروب خورشید نشان میدهد. مزیت استفاده از نمودار روزانه، این است که از گرفتن تصمیمات احساسی جلوگیری میکند، زیرا در روز تنها یک داده جدید به آن اضافه میشود. بنابراین معاملهگر میتاند براساس روند تغیر قیمت در هر دقیقه، محتاطانه تصمیم بگیرد. تمرکز روی نمودارهای روزانه به شما کمک میکند تا از دو اشتباه بزرگ که یک معاملهگر معمولی مرتکب می-شود، یعنی اضافهکاری و تجزیه و تحلیل بیش از حد جلگیری کنید. از نظر روانشناسی نیز، حرکت روزانه قیمت چیزی است که بیشترین تأثیر را برروی افراد در بازارهای مالی دارد. - Weekly chart یا نمودار هفتگی
نمودارهای هفتگی اطلاعات قیمت کل یک هفته را ترسیم میکنند. نمودارهای هفتگی یکی از بهترین بازههای زمانی برای شناسایی روندهای بلند مدت و الگوهای نمودار در قیمت سهام است. در نمودار هفتگی، هر نوار نشاندهنده یک هفته از تاریخ یا قیمت است. این بدان معناست که نمودارهای هفتگی قادر هستند نمای طولانیتری از تاریخ قیمت سهام ارائه دهند. - Monthly chart یا نمودار ماهانه
نمودارهای ماهانه با همان اصولی تهیه می شوند که نمودارهای هفتگی تهیه میشوند. قیمت افتتاحیه اولین روز معاملات یک ماه به عنوان سطح افتتاحیه ماه در نظر گرفته میشود. همچنین قیمت بسته شدن آخرین روز معاملات به عنوان سطح بسته شدن ماه تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست در نظر گرفته می شود. این نمودارها بیشتر توسط سرمایهگذاران با افق دید طولانیتر مورد استفاده قرار میگیرند.
عوامل مؤثر در انتخاب دوره زمانی در بورس
یک قانون کلی این است که هرچه بازه زمانی طولانی تر باشد، سیگنالهای دادهشده قابل اطمینانتر هستند. در حالت ایدهآل، معاملهگران باید برای تعیین روند اصلی هر معامله، از یک بازه زمانی طولانیتر استفاده کنند. این فق یک قانون کلی است، معاملهگران میتوانند از چارچوب تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست زمانی ترجیحی خود برای بررسی روندها استفاده کنند.
- Swing trader یا معاملهگر نوسانی
یک معاملهگر نوسانی، کسی است که برای تصمیمگیری برروی نمودارهای روزانه تمرکز دارد، و میتواند از نمودارهای هفتگی برای تعیین روند اولیه و نمودارهای ۶۰ دقیقه ای برای بررسی روند کوتاه مدت استفاده کند. - Day trader یا معاملهگر روزانه
یک معاملهگر روزانه میتواند براساس نمودارهای ۱۵ دقیقهای معامله کند، از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تعریف روند اولیه و از یک نمودار پنج دقیقهای برای بررسی روند کوتاه مدت استفاده کند. - Long-term trader یا معاملهگر بلند مدت
یک معاملهگر بلند مدت میتواند بر نمودارهای هفتگی تمرکز کند، در حالی که از نمودارهای ماهانه برای تعریف روند اصلی، و از نمودارهای روزانه برای تصحیح ورود و خروج استفاده کند.
مولتی تایم فریم چیست؟
انتخاب اینکه چه از گروهی از دورههای زمانی استفاده شود، مختص هر معاملهگر است، و به آن مولتی تایم فریم گفته میشود. در حالت ایدهآل، معاملهگران چارچوب زمانی اصلی مورد نظر خود را انتخاب میکنند، و سپس برای تکمیل چارچوب زمانی اصلی، دوره زمانی مکمل آن را انتخاب میکنند. به این ترتیب، آنها از نمودار بلند مدت برای بررسی روند، نمودار میان مدت برای درک سیگنال معاملاتی، و نمودار کوتاه مدت برای اصلاح ورود و خروج استفاده میکنند. با این حال، یک هشدار این است که درگیر اختلال نمودار کوتاه مدت، و تجزیه و تحلیل بیش از حد معامله نشوید. نمودارهای کوتاه مدت معمولاً برای تأیید یا از بین بردن یک فرضیه در نمودار اصلی استفاده میشوند.
سخن پایانی
از آنجایی که بعد زمان در بازار سرمایه و بررسی روند قیمتها تعیینکننده است. معاملهان باید بتوانند، دوره زمانی مناسبی را برای تحلیلهای خود انتخاب کنند. انتخاب تایم فریم مناسب، بیش از آنکه پیرو قانون خاصی باشد، در گرو طرز فکر، ترجیح و شخصیت معاملهگر است. اگرچه گفته میشود دوره زمانی بلند مدت مناسبتر است، اما ترکیبی از انواع تایم فریم، نتیجه بهتری خواهد داشت. بنابراین مولتی تایم فریم، گزینه مناسبتری است.
برای آنکه اطلاعات دقیقی از نحوه تأثیر زمان در تحلیل تکنیکال بهدست آورید، خوب است تا با گذراندن دوره آموزش بورس از صفر، با اطمینان در این راه قدم بگذارید. به هر حال توانایی تحلیل تکنیکال، مهمترین دانش پیش از ورود به بازار سرمایه است.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال
رسم کانال قیمت در تحلیل تکنیکال یکی از مباحث ابتدایی اما مهم در تحلیل تکنیکال می باشد که در این بخش قصد داریم در ارتباط با این موضوع برایتان صحبت کنیم. با رسم کانال قیمتی در تحلیل تکنیکال تحلیلگر می تواند حرکت قیمت سهم را در یک چارچوب معین بررسی کند.
برای رسم کانال ابتدا یک خط رسم می کنیم تا نقاط کمینه قیمت را به وسیله این خط به هم وصل کنیم و در مرحله بعد یک خط رسم می کنیم تا نقاط بیشینه سهم را به یکدیگر وصل نماییم. با این کار قیمت در یک محدوده معیین بین دو خط نوسان می کند. در تصویر زیر می توانید یک نمونه از انواع کانال ها را مشاهده نمایید.
بهتر است قبل از خواندن کانال های قیمتی این مطلب را بخوانید: روند و خط روند در تحلیل تکنکال چیست؟
انواع کانال های قیمتی در تحلیل تکنیکال
کانال های قیمت در تحلیل تکنیکال به سه دسته صعودی ٬ نزولی و خنثی تقسیم می شوند. برای مثال در تصویر بالا شاهد یک کانال صعودی هستیم. به همین ترتیب اگر شیب نمودار قیمت رو تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست به پایین باشد به آن کانال نزولی می گویند و در حالت سوم اگر کانال بدون شیب باشد به آن کانال خنثی می گویند.
کانال ها نیز به بازه های زمانی کوتاه مدت ٬ بلند مدت و میان مدت تقسیم بندی شوند. در تصویر زیر یک کانال خنثی را مشاهده می نمایید.
سنجش اعتبار کانال
آن چیزی که به کانال قیمت در تحلیل تکنیکال اعتبار و ارزش می بخشد در مرحله اول تعداد برخورد با سطح بالا و پایین قیمت است و در مرحله دوم تایم فریمی که با آن سهم را بررسی می کنید. هر چه این تایم فریم بلند مدتی تر باشد نمودار و کانال از اعتبار و ارزش بالاتری برخوردار است.
استراتژی معاملاتی بسیاری از معامله گران بازار خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال می باشد. البته خود ما استراتژی به این سادگی را چندان پیشنهاد نمی دهیم. ولی کانالیزه کردن نمودار قیمت از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا تحلیل گر با این کار همواره یک نگاه کلی به قیمت خواهد داشت.
تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال
همانطور که میدانید بازار ارزهای دیجیتال بسیار تغییرپذیر و بیثبات است، به همین منظور همیشه باید با کمک تحلیل تکنیکال یک استراتژی کلی برای هدایت سرمایهها و معاملات خود داشته باشید.
به طور کلی ما برای مشخص کردن استراتژی خود و همچنین ارزیابی و پیشبینی بازار از دو شیوه کلی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال استفاده میکنیم که هر کدام از این دو روش مزایا و محدودیتهای مختص به خود را دارد.
در این مقاله قصد داریم تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن را معرفی کنیم. با آکادمی کیوسک همراه باشید.
تحلیل تکنیکال در کریپتوکارنسی چیست؟ (تعریف، مفهوم و کاربرد تحلیل تکنیکال)
بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال برای ایجاد استراتژیهای خود به تجزیه و تحلیل تکنیکال روی میآورند. این روش تجزیه و تحلیل میتواند بینش و اطلاعات مهمی در مورد اتفاقاتی که در گذشته ارزهای دیجیتال افتاده را به ما داده و کمک میکند که آینده بازار را تا حدی پیشبینی کنیم.
برای درک مفهوم و کاربرد تحلیل تکنیکال و همچنین نحوه استفاده از این روش در معاملات رمزارزها، باید از معنی آن آگاه باشیم.
در بازارهای مالی تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی رفتار احتمالی نمودار از طریق دادههای گذشته همچون قیمت و تغییرات آن و حجم معاملات است. این روش در واقع استفاده از الگوها، ابزارها و نمودارهای تحلیلی برای دیدن نقاط قوت و ضعف رمز ارزها و تلاش برای پیشبینی آینده بازار آنهاست.
تحلیل تکنیکال شامل بررسی آمارهای گذشته رمز ارز مورد نظر و عواملی مانند مانند حجم معاملات، الگوهای شکل گرفته، روند حرکت و وضعیت کنونی است.
ایدههای اساسی که مبانی تحلیل تکنیکال بر آن استوار است
به طور کلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل کلی استوار است:
- نمودار قیمت همه چیز را نشان میدهد
- قیمتها طبق روند مشخصی حرکت میکنند
- تاریخ تکرار میشود.
تئوری اول بر این باور است که قیمتها در بازار همه چیز را نشان میدهند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که عوامل زیادی مانند فاکتورهای اقتصادی، روانشناسی بازار و عوامل دیگر مانند تقاضای فعلی، آینده و گذشته، قوانین و مقررات حاکم بر بازار، انتظارات معاملهگران و دانش آنها، قیمت سهام را تعیین میکنند. در بازار ارزهای دیجیتال معاملهگران با استفاده از تحلیل تکنیکال قیمت را تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند در مورد بازار تصمیم بگیرند.
تحلیلگران تکنیکال همچنین به این اصل معتقدند که تاریخ از نظر حرکت قیمت و روند قیمتی رمز ارزها، تکرار میشود. بر اساس این واقعیت، تحلیلگران تکنیکال قصد دارند با توجه به روانشناسی بازار پیشبینیهایی راجع به بازار رمز ارزها و روندهای احتمالی آینده در این بازار انجام دهند.
و در نهایت تحلیل تکنیکال متکی بر این ایده است که قیمتها طبق روند مشخصی حرکت میکنند و این روند هرگز تصادفی نیست و حرکت قیمتها روند کوتاه مدت یا بلند مدت آن را مشخص میکند. در بیشتر موارد، به دنبال یک روند مشخص که ارزهای دیجیتال از آن پیروی میکند، در نهایت روند معکوسی نیز وجود خواهد داشت. معاملهگران تکنیکال کار همیشه سعی میکنند این روندها را برای کسب سود شناسایی کنند.
خط روند چیست استفاده از خطوط روند (ترندلاینها) به چه صورت است؟
یکی از اولین مواردی که معاملهگران باید در تجزیه و تحلیل تکنیکال یاد بگیرند خطوط روند است. خطوط روند یا ترندلاین مسیری که ارز دیجیتال طبق آن حرکت میکند را نشان می دهد، اما برای شناخت آنها نیاز به تجزیه و تحلیل هست.
این امر با توجه به ماهیت نوسانی و تغییر پذیر رمز ارزها بسیار با اهمیت است. با توجه به این نوسانها، تحلیلگر تکنیکال نیاز دارد که روند کلی را تشخیص دهد.
شناخت روندها کار آسانی نیست چون که قیمتها معمولا بصورت یک خط صاف و مستقیم افزایش یا کاهش نمییابد. حرکت قیمت در یک روند به صورت فراز و نشیبهای موجی شکل اتفاق میافتد. به طور کلی روندها صعوی، نزولی یا خنثی هستند.
زمانی میتوانیم بگوییم یک روند صعودی است که در چارت مورد نظر سقفها و کفهای بالاتر تشکیل شود. همچنین در روند نزولی سقفهای و کفهای پایینتر مشاهده میشود. در روند خنثی حرکت قیمت به صورت افقی است و معمولا با نوسان بین خطوط مقاومت و حمایت شکل میگیرد و حرکت جدی و قدرتمندی رو به پایین یا بالا انجام نمیشود.
برای معامله کردن خطوط روند را با درجه دقت زیادی باید رسم کرد، هرچه خط روند دقیقتر باشد، پیشبینیهای شما دقیقتر خواهد بود.
روش ترسیم یک خط روند دقیق بر اساس برنامه تجزیه و تحلیل شماست. روندها از نظر مدت زمان آنها نیز قابلت دستهبندی دارند. این دستهها به روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. روندهای بلندمدت ممکن است چند ساله باشند، روندهای تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست میانمدت معمولا چند ماهه و روندهای کوتاهمدت از چند روز تا چند هفته ادامه دارند.
برای مثال، در عکس بالا، خط روند بیت کوین را مشاهده میکنید که در این بازه زمانی، روند صعودی خود را طی میکند.
یادگیری سطوح مقاومت و حمایت به چه شکلی در تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند؟
مفهوم دیگری که باید در تحلیل تکنیکال فرا گرفت، خطوط حمایت و مقاومت است. هر دوی اینها خطوط افقی هستند که میتوانید در نمودار معاملات خود رسم کرده و اطلاع از این دو مورد کمک زیادی به درک شما از نحوه معاملات دارد.
سطح حمایتی منطقهای است که در آن معاملهگران ترجیح میدهند رمز ارز مشخصی را خریداری کنند. زمانی که قیمتها در مسیر نزولی به منطقهای نزدیک شده و یا آن منطقه را لمس کنند و نتوانند از آن ناحیه حرکت منفی خود را ادامه داده و تغییر مسیر دهند به این ناحیه خط حمایتی گفته میشود، به عبارت دیگر، نقطهای است که در آن تقاضای زیادی برای خرید وجود دارد.
سطح مقاومت برعکس است. در این سطح، عرضه زیادی بدون تقاضای قابل توجه وجود دارد. خریداران احساس میکنند قیمت یک رمزارز به مرحلهای رسیده که باید فروخته شود و افراد در مقابل خرید آن مقاومت میکنند. هرگاه که قیمت یک ارز به سطح مقاومت نزدیک شود، عرضه افزایش پیدا میکند بهطوری که ممکن است قیمت را به عقب بکشاند.
اگر در تجزیه و تحلیل شما شکست سطح حمایت یا مقاومت صورت بگیرد، این مورد نشاندهنده تقویت روند فعلی است و این روند ادامه خواهد داشت. اگر سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل شود، این روند خیلی بیشتر میتواند تقویت شود. البته باید به خاطر داشت که شکستهای کاذب نیز ممکن است رخ دهد، در این حالت روند تغییر نخواهد کرد. به همین دلیل، تجزیه و تحلیل تکنیکال نیاز به نگاه دقیق و مشاهده همه جانبه نمودارها برای تعریف روند پیش رو دارد.
در این عکس یه نمونه از نقاط مقاومت و حمایت بیت کوین را میبینیم. نقاط حمایت در این بازه زمانی یکسان بوده و خط حمایت را تشکیل داده است.
به دست آوردن اطلاعات اولیه از نمودارهای شمعی چگونه در تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند؟
بطور کلی نمودارها به سه صورت میلهای، خطی و شمعی مورد بررسی قرار میگیرند. محبوبترین روش معاملهگران در تحلیل و بررسی رمزارزها، نمودار شمعی ژاپنی یا نمودار کندل استیک است. در ابتدا این نمودار سخت به نظر میرسد اما فهمیدن آن کاملا آسان و لذتبخش است.
نام نمودار شمعی از آنجا شکل گرفته که هر نقطه از نمودار شبیه شمعدان است. شمعدانها یا کندلها مستطیلهایی هستند که به رنگ قرمز یا سبز دیده میشوند و ممکن است از بالا یا پایین، خطی از آنها خارج شوند مانند فتیله شمع که سایه یا شادو نام دارند. اندازه کندلها و خطوط آن و همچنین رنگ آنها اطلاعات حیاتی را به شما میدهد.
در تایم فریم روزانه هر کندل نشانه یک روز است. کندلهای سبز نشان میدهند که ارزش رمزارز در آن روز افزایش یافته، بنابراین قیمت باز شدن آن در پایین و قیمت بسته شدن آن در بالا است. کندلهای قرمز نشانگر افت قیمت رمزارز هستند، بنابراین قیمت باز شدن در بالا و قیمت بسته شدن در پایین قرار میگیرد.
فتیلهها یا سایهها میتوانند از دو انتهای کندل بیرون بیایند. اینها کمترین و بالاترین قیمتهایی را نشان میدهد که ارز دیجیتال در یک دوره به آن رسیده است. به عبارت دیگر، فتیلهها به شما نشان میدهند که در حال حاضر بازار بیثبات است و همچنین تمایل قیمت به سمت بالا یا پایین را میتوان تا حدودی از سایهها فهمید.
در ابتداییترین سطح نیز تحلیلگران میتوانند از نمودارهای کندل استیک استفاده کنند و ببینید که رمزارز مورد نظر چگونه کار میکند تا بتوانند از این طریق آینده را پیش بینی کنند. به عنوان مثال اگر سایهها طولانی هستند، این نشان دهنده بیثبات بودن بازار این ارز است و این بدان معناست که ارز مورد نظر نوسان زیادی دارد و ممکن است ضرر و زیان قابل توجهی به شما وارد کند.
چه اطلاعاتی از کندلها میتوان به دست آورد؟
بطور کلی از طریق این نمودار جزییاتی را از قبیل قیمت آغازین (Open Price)، قیمت پایانی (Close Price)، بیشترین قیمت روز (High Price)، کمترین قیمت روز (Low Price) میتوان به دست آورد. همچنین اطلاعاتی که باعث ایجاد شکلی متفاوت در شمع میشود را مشخص کرده و به تحلیلگر اجازه میدهد تا بتواند بازار آینده را پیشبینی کند.
درک حجم معاملات چگونه در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد؟
به تعداد معاملات خرید و فروشی که در یک دوره زمانی بر روی یک رمزارز انجام میشود، حجم معاملات میگویند. توجه به حجم معاملات در ارزهای دیجیتال میتواند به شما کمک کند تا تعیین کنید که آیا روند قابل توجه است یا خیر.
حجم معاملات باید تایید کننده روند معاملات باشد و این مهمترین کاربردی است که حجم معاملات میتواند در تحلیل یک رمز ارز داشته باشد. حجم معاملات بالا نشاندهنده روندی قوی و قابل توجه است. در مقابل، حجم معاملات پایین نشانگر تضعیف یک روند است.
برای استفاده از این تکنیک، برای مثال اگر قیمت یک ارز کاهش یافت، حجم معاملات را بررسی کنید. در کاهش قیمتها باید به دنبال حجم کم معاملات بود و برعکس و در افزایش قیمتها باید چشم به حجم بیشتر معاملات داشت.
در روند صعودی حجم معاملات بالا نسبت به حجم معاملات پایین ارجحیت بیشتری دارد. این نشان میدهد که ارز دیجیتال به احتمال زیاد با رشد طولانی مدت در یک روند قرار گرفته است. در مقابل، اگر میزان حجم در طی معاملات کاهش یابد، روند صعودی احتمالا به زودی پایان مییابد. حجم معاملات همچنین میتواند اطلاعات مشابهی در روند نزولی به شما بدهد اما این مورد در این روند دقیقا برعکس است.
در شکل بالا، در قسمت پایین نمودار، حجم معاملات را میتوان مشاهده کرد
شناخت مارکت کپ در تحلیل تکنیکال چه کمکی میکند؟
ارزش بازار یا مارکت کپ (market cap) ارزهای دیجیتال در هنگام استفاده از تحلیل تکنیکال، اطلاعاتی در رابطه با ثبات یک رمزارز را به شما نشان میدهد. برای محاسبه ارزش بازار، کافیست کل واحدهای یک رمزارز را در قیمت آن ضرب کنید. ارزهای دیجیتال با ارزش بازار بزرگتر، از ثبات بیشتری برخوردار هستند.
مووینگ اوریج (میانگین متحرک) در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
میانگین متحرک (moving average) بخشی از تحلیل تکنیکال است که به شما کمک میکند روندها را تشخیص دهید. میانگین متحرک به میانگین قیمت رمزارز در مدت زمان انتخاب شده اشاره دارد. روش معمول محاسبه میانگین متحرک یک روز، بر اساس قیمت معاملات این ارز در 20 روز گذشته انجام میشود. میتوانید تمام میانگینهای متحرک را به هم متصل کرده و خطوطی ایجاد کنید که برای هدایت پیشبینیهای خود راهنمای کار شما باشد.
برای مثال یک نوع از میانگینهای متحرک، میانگین متحرک نمایی یا (EMA) است. در این نوع میانگین متحرک جدیدترین دادهها از وزن و اهمیت بیشتری برخوردارند و نسبت به میانگین متحرک ساده یا (SMA) که نسبت به تمامی مقادیر واکنش یکسانی نشان میدهد تغییرات قیمت جدید را بیشتر مد نظر قرار میدهد. همین امر سبب میشود که واکنشEMA به موقعتر یا سریعتر باشد.
برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و عمیقتر از میانگینهای متحرک، میتوانید با چندین عدد متفاوت از آنها استفاده کنید که هر یک از آنها مدت زمانهای متفاوتی دارند. اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از یک بلند مدت عبور کند، این مورد ممکن است نشان تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست دهنده روند مثبت در آینده باشد یا برعکس.
برای مثال در شکل بالا نمودار میانگین متحرک 50 روزه (نمودار بنفش) و نمودار میانگین متحرک 150 روزه (نمودار سبز) بیت کوین را مشاهده میکنید.
تام فریم در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
زمانی که مشغول به انجام تحلیل تکنیکال خود هستید، شما این توانایی را دارید که تایم فریم (Time Frame) زمانی خود را در نمودار قیمت تنظیم کنید. تایم فریم تغییرات قیمت در یک بازه زمانی تعیین شده است.
برخی از گزینههایی که معمولا بیشتر استفاده میشوند شامل دورههای زمانی 15 دقیقهای، ساعتی، چهار ساعته، روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه است. شما باید چارچوب زمان خود را بر اساس روش معاملاتی خود انتخاب کنید.
معاملهگران روزانه یا کوتاه مدتی تمایل دارند که موقعیتها را در عرض یک روز بررسی کنند. اگر در این گروه قرار میگیرید، باید به چارچوبهای زمانی کوتاه مدت در نمودارها پایبند باشید. انتخابهای معمول برای معاملهگران کوتاه مدتی یا روزانه شامل تایم فریمهای 5 دقیقه، 15 دقیقه و یک ساعت است. شما معمولا نیازی ندارید از یک بازه زمانی طولانیتر برای معامله روزانه استفاده کنید.
معاملهگران بلند مدتی از تایم فریمهای طولانیتری استفاده میکنند که شامل تایم فریمهای هفتگی، ماهانه یا حتی سالانه باشد. معاملهگران بلند مدت ارزهای دیجیتال باید دورههای زمانی بیشتری را مانند نمودارهای چهار ساعته، روزانه یا هفتگی بررسی کنند. اگر معاملهگر بلند مدتی هستید، ممکن است استفاده از نمودارهای ساعتی را نیز در نیاز داشته باشید، اما این امر معمولا کمتر پیش میآید.
تحلیل تکنیکال را با روشهای دیگر (تحلیل فاندامنتال) ترکیب کنید
در شرایط ایدهآل، در معاملات ارزهای دیجیتال هرگز نباید فقط به یک روش تجزیه و تحلیل اعتماد کنید. بهتر است از هیچ یک از روشهای تجزیه و تحلیل به تنهایی استفاده نکنید زیرا اطلاعات محدودی را به شما میدهند.
اگر بخواهید فقط به تجزیه و تحلیل تکنیکال تکیه کنید، هیچ اطلاعاتی درباره اخبار و حواشی بازار که بخش مهمی از تحلیل فاندامنتال را تشکیل میدهد، دریافت نمیکنید. این امر به ویژه در معاملات ارزهای دیجیتال مشکل ساز است، زیرا عواملی مانند هش استخراج و قوانین و مقررات حاکم بر بازارهای مالی میتوانند تأثیر قابل توجهی در قیمت این رمزارزها داشته باشند، اما تجزیه و تحلیل تکنیکال این موارد را محاسبه نمیکند.
جمع بندی
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند به معاملهگران ارزهای دیجیتال بینش و اطلاعات زیادی نسبت به گذشته و حال بازار و همچنین پیشبینی آینده آن ارائه دهد و به نوعی پیشبینیهای آینده را تسهیل کند. ابزارهای کمکی زیادی در تجزیه و تحلیل تکنیکال وجود دارند که میتوانند معاملهگران را در انجام تحلیلها کمک کنند مانند انواع اندیکاتورها و اوسیلاتورها. تحلیلگران با استفاده از این ابزارها میتوانند تحلیل خود را تکمیل کنند. برای دستیابی به بهترین نتیجه، همیشه سعی کنید تجزیه و تحلیل تکنیکال را با روشهای دیگر را ترکیب کنید.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
تحلیل مولتی تایم فریم یا چند زمانی چیست و چه مزیت هایی دارد؟
اکثر معاملهگران معمولا تصمیمات معاملاتی خود را صرفا بر اساس یک تایم فریم (Timeframe) خاص اتخاذ میکنند. آنها تمام انرژی خود را صرف تحلیلهای تکنیکال مربوط به تایم فریم معاملاتی خود میکنند بدون اینکه خیلی به آنچه ممکن است در تایم فریمهای بالاتر رخ دهد، فکر کنند. این موضوع میتواند در برخی موارد بازدهی خوبی داشته باشد با این حال یک رویکرد منسجمتر مستلزم بررسی چندین تایم فریم برای دستیابی به یک سیستم معاملاتی با پتاسیل موفقیت بیشتر است.
برای معاملهگران نه چندان حرفهای، تحلیل چند تایم فریم ممکن است کمی طاقت فرسا و حتی گیجکننده به نظر برسد. یکی از مهمترین دلایلی که معاملهگران از تحلیل چند تایم فریم اجتناب میکنند این است که از تایم فریمهای مختلف اطلاعات متناقضی حاصل میشود. این سردرگمی باعث میشود معاملهگران به «فلج تحلیلی» (Analysis Paralysis) مبتلا شوند. در این مقاله ما در مورد روشهای صحیح تحلیل با چند تایم فریم و نحوه پیادهسازی صحیح آن در یک سیستم معاملاتی صحبت خواهیم کرد.
به بررسی چند تایم فریم، عبارات « تحلیل چند زمانی » یا « مولتی تایم فریم » نیز اطلاق میشود.
تحلیل چند زمانی چیست؟
تحلیل چند زمانی، یک مفهوم تحلیلی در معاملهگری است که در صورت استفاده صحیح میتواند قدرت بسیار زیادی به سیستم معاملاتی شما بدهد. در این مفهوم تایم فریمهای مختلف را مورد تحلیل قرار میدهید تا رفتارها و روندهای بازار را در تایم فریمهای مختلف شناسایی کرده و آنچه در فرکانسهای زمانی مختلف رخ میدهد، تشخیص دهید. معمولا استفاده از تایم فریمهای بالاتر به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند روند کلی بازار را مشاهده کرده و با توجه به آن تصمیمگیری کنند.
معاملهگران با تجربه از مزایای تحلیل با چند تایم فریم به خوبی بهره میبرند. آنها معمولا تحلیل خود را در سه افق زمانی مشخص انجام میدهند که شامل تایم فریم معاملاتی، تایم فریم تصویر کلان و تایم فریم سیگنال ورودی میشود.
تحلیل چند زمانی به یک معاملهگر کمک میکند تا به طور همزمان احتمال موفقیت خود را افزایش داده و ریسک معامله را کاهش دهد. این دقیقا همان چیزی است که معاملهگران در فارکس (Forex)، معاملات آتی (futures)، سهام (Stocks)، اختیارات (Options) و به طور خلاصه هرکس که در بازارهای مالی فعالیت میکند به دنبال آن است.
اگرچه از تکنیکهای معاملاتی جدید بسیار زیادی بوجود آمده است و هرروز نیز بر تعداد آن افزوده میشود اما برخی مفاهیم مانند خطوط مقاومت (Resistance) و حمایت (Support)، پرایس اکشن (Price Action) و تحلیل تایم فریم هرگز قدیمی نمیشوند. این مفاهیم در گذشته به خوبی کار کردهاند در حال حاضر نیز کار میکنند و در آینده نیز کار خواهند کرد، چرا که مبتنی بر منطق اساسی بازار هستند.
استفاده از سه تایم فریم مختلف بهترین ترکیب برای خواندن عملکرد بازار تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست است. اولین تایم فریمی که باید در نظر گرفت، تایم فریم معاملاتی است. این همان تایم فریمی است که معاملهگران بیشترین تمرکز خود را بر روی آن قرار داده و انتظار دارند تمام جوابها را در آن بیابند.
تایم فریم دومی که یک معاملهگر باید در نظر بگیرد، تایم فریم تصویر کلان است. این تایم فریم معمولا ۴ تا ۶ بار بزرگتر از تایم فریم معاملاتی است. به عنوان مثال اگر تایم فریم معاملاتی شما، نمودار ۴ ساعته است، تایم فریم تصویر کلان شما باید نمودار روزانه باشد. این تایم فریم به معاملهگر تصویری کلانتر ارائه میدهد. شما میتوانید با استفاده از این تصویر کلان سطوح اصلی حمایت و مقاومت و همچنین جهت کلی روند را شناسایی کنید.
و در نهایت تایم فریم سیگنال ورود را داریم. این تایم فریم ۴ تا ۶ برابر کوچکتر از تایم فریم معاملاتی است. در مثالی که قبلا ذکر شد، تایم فریم یک ساعته و حتی ۳۰ دقیقهای را میتوان به عنوان تایم فریم سیگنال ورودی در نظر گرفت. شما با دنبال کردن این تایم فریم میتوانید معاملات خود را در بهینهترین نقطه ممکن انجام دهید. معمولا زمانی که از تایم فریم معاملاتی و تایم فریمی که تصویر کلان را از آن دریافت میکنیم، تاییدیه معامله میگیرم بر تایم فریم سیگنال ورود تمرکز میکنیم.
همانطور که میدانید، هیچ روش معاملاتی وجود ندارد که بتواند به تمام سوالات شما پاسخ بدهد، این موضوع در مورد روش معامله با مولتی تایم فریم نیز صادق است. همیشه مقداری عدم اطمینان وجود دارد. بازارهای امروزی بسیار کارآمد هستند. بنابراین به عنوان معاملهگر باید تلاش کنید تا بتوانید از تمام توانمندیهای خود استفاده کرده و از بازار جلو بزنید.
تحلیل با چند تایم فریم ابزاری در اختیار شما قرار میدهد تا بتوانید در معاملات خود مزیت ایجاد کنید. یک مفهوم کلیدی در معاملات این است که تا جای امکان در راستای روند معامله کنید. اما سوال این است که با کدام روند؟ این همان چیزی است که تحلیل با چند تایم فریم کمک میکند تا به آن پاسخ دهید. همچنین میتوانید از طریق زمانبندی بهتر، مزیت و نقطه قوت استراتژی خود را در بازار افزایش داده و سود بیشتری کسب کنید.
مزیت رویکرد بالا به پایین
حال که فهمیدیم تحلیل با چند تایم فریم چیست و مزایای آن را متوجه شدیم، بیایید در مورد روش صحیح اجرای این استراتژی بحث کنیم.
فهمیدیم که برای تحلیل باید ۳ تایم فریم مختلف را در نظر بگیریم. ممکن است بسیاری از معاملهگران این موضوع را پیشتر میدانستند اما مشکل آن جا است که در مورد نحوه تحلیل این سه تایم فریم اشتباه میکنند.
بسیاری از معاملهگران هنگام استفاده از استراتژی تحلیل چند زمانی، از رویکرد پایین به بالا (Bottom up) استفاده میکنند. این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که در بین معاملهگران تازهکار فارکس مرسوم است.
به عنوان مثال، یک معامله گر فارکس را در نظر بگیرید که قصد دارد از تحلیل چند زمانی استفاده کند. وی برای تحلیل خود از تایم فریم ۴ ساعته برای معامله، یک روزه برای تصویر کلان و ۶۰ دقیقهای برای سیگنال ورودی استفاده میکند.
حال معاملهگر در حالی که در بین نمودارهای یک ساعته و ۴ ساعته به دنبال یک الگوی معاملاتی مناسب است، ناگهان در نمودار یک ساعته EURUSD یک موقعیت معاملاتی جذاب مشاهده میکند. پس به نمودار ۴ ساعته رفته و به نظر میرسد همهچیز خوب است. سپس به نمودار روزانه مراجعه کرده و به نظر نمیرسد چیز خاصی وجود داشته باشد که مانع از معامله او در نمودار یک ساعته شود.
متوجه اشتباه این فرد شدید؟ بیایید اشتباهات وی را مرور کنیم. اولین اشتباه این است که در نمودار یک ساعته به دنبال پیدا کردن فرصت معاملاتی است. این کار به خودی خود اشتباه نیست اما وقتی تایم فریم معاملاتی، تایم فریم ۴ ساعته است، باید معاملات نیز در تایم فریم ۴ ساعته انجام شود. بنابراین، وی عمدا یا سهوا برخلاف سیستم معاملاتی خود عمل کرده است.
دومین اشتباه وی این است که او به جای رویکرد بالا به پایین (Top Down) از رویکرد پایین به بالا استفاده کرده است. این فرد باید از تایم فریم بالاتر شروع میکرد تا به نمودارها با تایم فریم پایینتر برسد در حالی که دقیقا برعکس عمل کرده است.
شاید بپرسید مشکل این کار کجاست؟ مشکل این است که وقتی با رویکرد پایین به بالا شروع میکنید، این سوگیری را خواهید داشت که در تایم فریم بالاتر برای تایید یا توجیه نظر خود در تایم فریم پایینتر اقدام کنید. این اتفاق باعث میشود که نتوانید تصویر کلان را به صورت کامل دیده و از تمام مزایای تحلیل مولتی تایم فریم بهره ببرید.
از طرف دیگر، رویکرد بالا به پایین، یک روش عینیتر برای تحلیل است. شما در این روش، با دید وسیعتری شروع کرده و سپس به مقیاسهای پایینتر میروید. در مورد معاملهگر مثال ما، اگر وی قصد داشت به درستی از رویکرد معاملاتی با چند تایم فریم به درستی استفاده کند، باید ابتدا با تصویر کلان یعنی تایم فریم روزانه شروع میکرد تا بتواند در مورد جهت کلی بازار نظر بدهد. سپس به نمودار چهار ساعته رجوع میکرد تا بتواند با استفاده از تصویر کلانی که بدست آورده بود، به دنبال فرصت معاملاتی باشد. در نهایت نیز با مراجعه به تایم فریم یک ساعته هدف معاملاتی خود را با دقت بیشتری تنظیم کند.
کاوش در تایم فریمهای مختلف
حال که اهمیت استفاده از رویکرد استفاده از چند تایم فریم را متوجه شدیم و روش استفاده از آن را درک کردیم، سوال طبیعی این است که کدام تایم فریمها را باید بررسی کنیم. پاسخ این سوال با توجه به سبک معاملاتی شما متفاوت تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست است. شما ابتدا باید تایم فریم معاملاتی خود را مشخص کرده سپس تایم فریمهای بالا و پایین را تعیین کنید.
اگر شما یک معاملهگر میان مدت در فارکس هستید، تایم فریم مناسب برای شما، روزانه است. همچنین میتوانید تصویر کلان را از نمودار هفتگی و برای تنظیم نقطه ورودی از تایم فریم ۴ ساعته استفاده کنید. اگر معاملهگر سوینگ (Swing Trader) هستید، میتوانید از نمودار ۴ ساعته به عنوان تایم فریم معاملاتی و از تایم فریمهای یک ساعته و روزانه برای تنظیم معامله و تصویر کلان استفاده کنید.
در ادامه به بررسی تایم فریمهای مختلف و اهمیت آنها در معاملات میپردازیم.
نمودار ماهانه
معمولا معاملهگران خرد در بازار فارکس، به دنبال بهرهبرداری از حرکتهای کوتاه مدت در بازار هستند، به همین خاطر، اکثر آنها از نمودارهای ماهانه استفاده نمیکنند. اما برای کسانی که قصد دارند معاملات بلندمدتتری انجام دهند، استفاده از نمودار ماهانه به عنوان تصویر کلان بسیار مفید خواهد بود. البته باید توجه داشت که معاملات بلند مدت نیاز به صبر بسیار زیاد و همینطور سرمایه بسیار بالایی دارد.
نمودار هفتگی
این تایم فریم، نمایی کلیدی از جفت ارزها به شما میدهد. شما با مشاهده نمودار هفتگی میتوانید موقعیتهای بازیگران اصلی و سطوح حمایت و مقاومت بلند مدت را که از اعتبار نسبتا بالایی برخوردار هستند، پیدا کنید. بدین ترتیب میتوانید پیش از برخورد به مقاومت بلندمدت از معامله خارج شوید.
نمودار روزانه
نمودارهای روزانه برای معاملهگران خرد بسیار مهم هستند. اگر شما نیز یک معاملهگر خرد هستید بدون تحلیل دقیق نمودار روزانه هرگز معامله نکنید. شما میتوانید در این نمودار سطوح حمایت و مقاومت، مناطق عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) و خط روند (Trend Line) مربوطه را مشخص کرده و سپس به معامله بپردازید.
حتی اگر در تایم فریم ۴ ساعته معامله میکنید، بهتر است تحلیل چندزمانی را با نمودار روزانه نیز انجام دهید. چرا که بدین ترتیب میتوانید بفهمید بازیگران بزرگ و بانکها که توانایی تغییر حرکت قیمتها را دارند در چه نقاطی به معامله میپردازند.
نمودار ۴ ساعته
میتوانید از نمودار ۴ ساعته به دو روش استفاده کنید. روش اول بدین صورت است که پس از ارزیابی نمودار روزانه و پیدا کردن جهت کلی آن جفت ارز، میتوانید به نمودار ۴ ساعته رفته و به دنبال فرصت معاملاتی باشید که هم راستا با تحلیل تایم فریم روزانه شما باشد.
روش دوم بدین صورت است که ابتدا در نمودار ۴ ساعته تحلیل خود را انجام میدهید و فرصتهای معاملاتی که شانس موفقیت بالایی را دارند پیدا میکنید. سپس به نمودار روزانه رفته تا مطمئن شوید که ۱-برخلاف روند کلی معامله نکنید ۲- دقیقا در مناطق حمایت و مقاومت روزانه معامله نمیکنید و ۳- مقابل یک واگرایی در نمودار روزانه معامله نکرده باشید. با استفاده از این سه توصیه میتوانید احتمال اشتباه در معاملات را به طور موثری کاهش دهید.
نمودار یک ساعته
نمودار یک ساعته، تایم فریم معاملاتی بسیاری از معاملهگران خرد است. میتوان از این تایم فریم برای دریافت سیگنال ورود، زمانی که تایم فریم معاملاتی شما ۴ ساعته است، استفاده کرد. در این تایم فریم میتوان الگوهای قیمتی را با جزئیات خوبی پیدا کرد. همچنین در این تایم فریم میتوانید به دنبال بریکاوتها باشید. همچنین با استفاده از فیبوناچی اصلاحی، میتوانید نواحی اصلاحی قیمت را پیدا کنید و وارد معامله شوید.
بهبود سیگنالهای ورود و خروج
هنگامی که با بسیاری از معاملهگران در مورد مزایای استفاده از تحلیل با چند تایم فریم صحبت میشود، به نظر میرسد اکثر آنها با تحلیل تایم فریمهای بالاتر موافق هستند و آن را برای درک تصویر کلان از بازار مفید میدانند اما اکثر آنها برای بهینهسازی نقاط ورود و خروج خود کاری انجام نمیدهند.
- بیشتر بخوانید : سه استراتژی مهم برای خروج از معامله؛ چگونه میتوان از یک معامله سودآور خارج شد؟
همانطور که میدانید (یا به زودی متوجه خواهید شد) برای سودآوری در معاملات فارکس، باید تا جایی که میتوانید از تمام مزیتهای ممکن استفاده کنید. با نادیده گرفتن روشهای بهبود اجرای معامله تنها سود خود را کاهش دادهاید. برای از دست ندادن این سود باید هنگام اجرای معامله، به تایم فریمهای پایینتر رفته و از آنجا معامله را باز کنید. همانطور که پیشتر گفته شد، برای یافتن سیگنال ورود و خروج باید تایم فریم معاملاتی خود را ۴ تا ۵ بار کوچک کنید.
گاهی معاملهگران میترسند که معامله را از دست بدهند به همین خاطر معامله را با هزینه بالاتری باز میکنند. در فارکس هر یک پیپ سود میتواند در بلند مدت حیاتی باشد. خصوصا وقتی نوسانگیر و یا اسکالپر هستید. پس بهتر است به جای اجرای مستقیم معاملات ابتدا در تایم فریمهای پایینتر قیمت بهینه را پیدا کرده و در آن قیمت مشخص سفارش خود را قرار دهید. البته ممکن است تصور کنید ارزش معامله شما بیشتر از آن است که با قرار دادن سفارش در قیمت خاص احتمال عدم فعال شدن سفارش را بپذیرید. در این صورت میتوانید معامله را در قیمت نامناسبتری باز کنید. این بستگی به شما دارد.
اما معمولا درج سفارشات و انتظار برای باز شدن معامله، بیشتر توصیه میشود. قرار دادن سفارش خرید و فروش علاوه بر کاهش هزینهها و افزایش دقت شما در طول زمان، منجر به کاهش احساسات نیز در شما میشود. معاملهگری فعالانه میتواند به مرور زمان باعث شود تا انگیزه بیشتری برای مداخله در جریان معامله داشته باشید و یا اینکه معامله را زودتر یا دیرتر از حد معمول ببندید. همچنین ترس یا طمع میتواند در جریان معاملات بر شما چیره شود.
نتیجهگیری
استفاده مناسب از تحلیل با چند تایم فریم در فارکس احتمال موفقیت شما را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. بدون شک، معاملهگرانی که این روش را در معاملات خود گنجاندهاند، قادر به بهبود نتایج خود خواهند بود.
مطمئنا بعضی معاملهگران هستند که با وجود خواندن این مطلب باز هم به معامله بر اساس یک تایم فریم میپردازند. به این افراد باید گفت که شما اکنون کار سختتری دارید، چون رقیبان شما یعنی همان معاملهگرانی که این مطلب را خوانده و از آن در معاملات خود استفاده میکنند، اکنون توانایی بیشتری کسب کردهاند.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.